کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابدالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابدالی
لغتنامه دهخدا
ابدالی . [ اَ ] (اِخ ) از طوائف افغانستان . در زمان نادرشاه در حوالی هرات منزل داشتند و نادرشاه آنان را ازسرحد ایران کوچ داده نزدیک قندهار مسکن گرفتند و درسال 1160 هَ .ق . یکی از بزرگان این طائفه موسوم به احمدخان به پادشاهی تمام افغانستان و قسمتی از ...
-
ابدالی
لغتنامه دهخدا
ابدالی . [ اَ ] (حامص ) در بعض لغت نامه های فارسی از قبیل بهار عجم این صورت را آورده و با استشهاد بغزالی مشهدی و شفائی تخلصی بدان معنی ظرافت و تمسخر داده اند.
-
ابدالی
لغتنامه دهخدا
ابدالی . [ اَ ] (ص نسبی ) منسوب به ابدال . || (حامص ) سمت و صفت ابدال . فقر. ترک . وارستگی .
-
واژههای مشابه
-
حسن ابدالی
لغتنامه دهخدا
حسن ابدالی . [ ح َ س َ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان زنجان در شش هزارگزی جنوب زنجان و راه عمومی . کوهستانی و سردسیر است . 182 تن سکنه ٔ ترکی و فارسی زبان دارد. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و انگور است . (از فرهنگ جغرا...
-
حسن ابدالی
لغتنامه دهخدا
حسن ابدالی . [ ح َ س َ اَ ] (ص مرکب ) ظرافت و خوش طبعی : گر بگویم سخن از حسن ابدالی هاست از دف و تنبک و بوق و سگ و خرچین گویم .شفائی (از آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
احمدشاه
لغتنامه دهخدا
احمدشاه . [ اَ م َ ] (اِخ ) ابدالی . رجوع به احمدشاه افغان .... شود.
-
هم چشم
لغتنامه دهخدا
هم چشم . [ هََ چ َ / چ ِ ] (ص مرکب ) برابر و مقابل و رقیب . (آنندراج ) : آزادخان از فرقه ٔ غلزه ای و هم چشم با فرقه ٔ ابدالی بود. (مجمل التواریخ گلستانه ).
-
شاه درانی
لغتنامه دهخدا
شاه درانی . [ هَِ دَرْ را ] (اِخ ) احمدشاه درانی افغانی ابدالی که از سال 1160 تا 1187 حکومت کرده است . رجوع به احمدشاه افغانی شود.
-
دوست محمدخان
لغتنامه دهخدا
دوست محمدخان . [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اولین از خاندان بار کزایی افغانستان (1242 - 1255 هَ . ق .) که سلسله ٔ ابدالی یا درانی را برانداخت و تا امروز حکومت در خاندان وی باقی است . (یادداشت مؤلف ).
-
ذوالفقارخان دیوانه
لغتنامه دهخدا
ذوالفقارخان دیوانه . [ ذُل ْ ف ِ ن ِ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) یکی از امرای سپاه احمدخان ابدالی افغان . رجوع به ص 320 حواشی و توضیحات مجمل التواریخ ابوالحسن بن محمدامین گلستانه چ مدرس رضوی شود.
-
احمدخان
لغتنامه دهخدا
احمدخان . [ اَ م َ ] (اِخ ) ابدالی . ملقب به درّ دوران پادشاه افغانستان . او در سال 1160 هَ . ق . بقسمتی از هندوستان لشکر برده آنجا را تسخیر کرد و در 1162 هَ .ق . برآن ناحیت مستولی شد. و بعد از او جانشینان وی به درّانی ملقب شدند. رجوع باحمدشاه افغان ...
-
خدابخش خان کیوانلو
لغتنامه دهخدا
خدابخش خان کیوانلو. [ خ ُ ب َ ن ِ ک ِ ] (اِخ ) نام یکی از خان های معروف است که در خدمت شاهرخ میرزا نوه ٔ نادرشاه افشار بود و چون احمدخان ابدالی با سیصدهزار تن ازافغانان و هزاره و بلوچ و مردم هندوستان و 600 زنجیر فیل قصد تسخیر مشهد و مقر دولت شاهرخی ک...
-
صابرشاه
لغتنامه دهخدا
صابرشاه . [ ب ِ ] (اِخ ) نام درویشی است که به احمدخان ابدالی وعده ٔ سلطنت داد و وعده ٔ او به حقیقت پیوست . در سفر اخیر نادرشاه به خراسان ، در یک منزلی خبوشان ، درویش ، احمدخان را دید و بی اندیشه ای از سطوت نادری به او گفت که در ناصیه و جبهه ٔتو آثار ...