کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابتعون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابتعون
لغتنامه دهخدا
ابتعون . [ اَ ت َ ] (ع ص ، ق ) ج ِ ابتع. همگان .
-
جستوجو در متن
-
ابتع
لغتنامه دهخدا
ابتع. [ اَ ت َ ] (ع ص ، ق ) ج ، ابتعون . همگان .
-
اکتعون
لغتنامه دهخدا
اکتعون . [ اَ ت َ ] (ع ص ، اِ) اکتعین . ج ِ اکتع. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ اکتع در حالت رفعی . و رجوع به ابتعون و اکتعین و اکتع شود.
-
اکتعین
لغتنامه دهخدا
اکتعین . [ اَ ت َ ] (ع ص ، اِ) اکتعون : رأیتهم اجمعین اکتعین ، از اتباع است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ِ اکتع در حالت نصبی و جری . رجوع به اکتع و اکتعون و ابتعون شود.
-
بتع
لغتنامه دهخدا
بتع. [ ب ُ ت َ ] (ع اِ) ج ِ ابتع. و ابتعون نیز جمع بُتَع است و در تأکید گویند: جاؤا کلهم اجمعون اکتعون ابصعون ابتعون . و این هم از اتباع اجمعون است که بدون ذکر آن مذکور نشود و بعد از ذکر اجمعون در تقدیم و تأخیر همه برابر است : و جأت النساء کلهن ج...