کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابتزاز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابتزاز
لغتنامه دهخدا
ابتزاز. [ اِت ِ ] (ع مص ) گرفتن و ربودن چیزی به ستم . نزع . انتزاع . سلب . غصب . غلبه . || کثرت حظوظ کوکبی دربرجی و در این صورت این کوکب را مبتزّعلیه گویند.
-
واژههای همآوا
-
ابتذاذ
لغتنامه دهخدا
ابتذاذ. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ابتذاذ حق ؛ گرفتن آن .
-
جستوجو در متن
-
مبتز
لغتنامه دهخدا
مبتز. [ م ُ ت َزز ] (ع ص ) رباینده . رباینده به ستم . (از منتهی الارب ). || ستاره ای که بر احوال مولود بدان استدلال کنند. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). در اصطلاح نجوم کوکب صاحب ابتزاز . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : مبتز چیره بود و بر دوگونه آید:...