کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ائتمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ائتمان
لغتنامه دهخدا
ائتمان . [ اِءْ ت ِ ] (ع مص ) رجوع به ایتمان شود.
-
جستوجو در متن
-
مؤتمن
لغتنامه دهخدا
مؤتمن . [م ُءْ ت َ م ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ائتمان . (منتهی الارب ). اعتمادکننده . (ناظم الاطباء). رجوع با ائتمان شود. || امین گیرنده . || بی بیم و ترس گرداننده . (از منتهی الارب ). || امین . (ناظم الاطباء). || امین و وکیلی که دارای امانت باشد. (نا...
-
ایتمان
لغتنامه دهخدا
ایتمان . [ ت ِ ] (ع مص ) ائتمان . اعتماد کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). امین داشتن . (المصادر زوزنی ). || به بیم و ترس گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || مشورت کردن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل ...
-
مؤتمن
لغتنامه دهخدا
مؤتمن . [ م ُءْ ت َ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از ائتمان . (از منتهی الارب ، ماده ٔ ام ن ). اعتماد کرده شده و امین گرفته شده . (ناظم الاطباء). موثق . امین . (یادداشت مؤلف ). معتمد و امین . (غیاث ) : دیر نپاید که به امر ملک گردی بر ملک جهان مؤتمن . فر...