کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
إِنَّمَا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
انما
لغتنامه دهخدا
انما. [ اِن ْن َ / اَن ْ ن َ ] (ع حرف مرکب ) مرکب است از ان ، یکی از حروف مشبهة بالفعل و مای کافّه . این دو کلمه را درحصر استعمال میکنند به معنی فقط، تنها، بس ، این است و جز این نیست : قل انما یوحی الی انما الهکم اله واحد. (قرآن 108/21). در مغنی ضمن ...
-
جستوجو در متن
-
محصحصة
لغتنامه دهخدا
محصحصة.[ م ُ ح َ ح َ ص َ ] (ع ص ) ریگ زار: ارض محصحصة؛ و اکثر نباته انما یکون فی الارضین المحصحصة. (ابن البیطار).
-
لبا
لغتنامه دهخدا
لبا. [ ل ِ ] (اِخ ) نام موضعی میان بلد و عقراز زمین موصل . یاقوت گوید: صوابه ان یکتب بالیاء و انما کتبناه هنا بالالف علی اللفظ. (معجم البلدان ).
-
مجابیب
لغتنامه دهخدا
مجابیب . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مجبوب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): و رونق هذاالملک انما علی الفتیان والاحابش المجابیب . (رحله ٔ ابن جبیر، یادداشت ایضاً) رجوع به مجبوب شود.
-
مسحرین
لغتنامه دهخدا
مسحرین . [ م ُ س َح ْ ح َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مُسَحَّر (در حالت نصبی و جری ). سِحرزدگان : قالوا اًنما أنت من المسحرین . (قرآن 153/26 و 185). و رجوع به مسحر شود.
-
ازد
لغتنامه دهخدا
ازد. [ اَ ] (اِخ ) ابن النبیت . ابن عبدربه گوید: انما تزوج اراش بن عمروبن الغوث اخی الازدبن النبیت ، سلامة ابنة انمار. (عقدالفرید ج 3 ص 312).
-
جرمانی
لغتنامه دهخدا
جرمانی . [ ج ِ نی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب بجرم ؛ وزن و جسم و ثقل : انما اشرک آباؤنا الجسمانیون من قبل و کنا ذرّیّة من بعدهم جرمانیین . (رسائل اخوان الصفا).
-
جانطیس الملک
لغتنامه دهخدا
جانطیس الملک . [ ن ِ سِل ْ م َ ل ِ ] (ع اِ مرکب ) جانطین الملک . همه جا در وجه تسمیه ٔ جنطیانا مینویسند: و انما سمی جنطیانا لان اول من عرفه جانطین (بالنون ) الملک . ولی در قانون ابوعلی سینا چاپ تهران در کلمه ٔ جنطیانا چنین آمده : و انما سمی جنطیانا ل...
-
ضعیف
لغتنامه دهخدا
ضعیف . [ ض َ ] (اِخ ) سمعانی در انساب گوید: ابومحمد عبداﷲبن محمد الضعیف ظنی ، انه من اهل الکوفة روی عن عبداﷲبن نمیر روی عنه عمربن سنان الطائی و غیره و هکذا ذکره ابوحاتم بن حیان فی کتاب الثقات قال و انما قیل له الضعیف لایقانه و ضبطه هذا قول ابی حاتم و...
-
اسهر
لغتنامه دهخدا
اسهر. [اَ هََ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از سَهَر. بی خواب تر.- امثال : اسهر من النجم . اسهر من جُدْجُدْ ؛ هو شی ٔ شبیه بالجراد قفّاز، یقال له صراراللیل .اسهر من قطرب ؛ هو دویبة لاتنام اللیل کله من کثرة سیرها. هذا قول ابی عمرو و غیره لایرویه اسهر و ان...
-
ظران
لغتنامه دهخدا
ظران . [ ] (ع اِ) الماس . صاحب الجماهر گوید: و یظن بعضهم ان الظران هوالألماس و لیس به و انما هو اسم مأخوذ من الظر و هو القطع الذی منه تسمی الظران ظراناً و هو ماءالحدیدالذکر المسقی (؟). رجوع به الجماهر ص 92 و 93 شود.
-
طیبة
لغتنامه دهخدا
طیبة. [ ب َ ] (اِخ ) مدینة الرسول صلی اﷲ علیه و آله و سلم . قبل انما سمیت بطیبة بنت قیداربن اسماعیل وکانت تسکنها. (منتهی الارب ). مدینه . یثرب . طابة. شهری که پیغمبر صلواة اﷲ علیه و آله بدانجا هجرت کرد.
-
غاثر
لغتنامه دهخدا
غاثر. [ ث ِ ](ع ص ) در تاج العروس ذیل غثرة آرد: سفلة الناس و رعاعهم ... و قیل الغثرة جمع غاثر مثل کافر و کفرة... وقال القتیبی لم اسمع غاثراً و انما یقال رجل اغثر اذا کان جاهلا. و در مستدرک نیز آرد: و لم یسمع غاثر.
-
کس
لغتنامه دهخدا
کس . [ ک ُس س ] (معرب ، اِ) مأخوذ از کس فارسی و به معنی آن . ج ، اکساس ، گویند مولده است . (ناظم الاطباء). شرم زن و هو لیس من کلامهم انما هو مولد. (منتهی الارب ). عضو مخصوص زنان است و کسوس جمع آن اسچ و این معرب کس فارسی به تخفیف است . (آنندراج ).