کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أُمْطِرَتْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قطقطة
لغتنامه دهخدا
قطقطة. [ ق َ ق َطَ ] (ع مص ) باریدن ابر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): قطقطت السماء؛ امطرت . (اقرب الموارد). || تنها بانگ کردن سنگخوار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): قطقطت القطاة؛ صوتت وحدها. (اقرب الموارد).
-
ذفافة
لغتنامه دهخدا
ذفافة. [ ذُ ف َ ] (اِخ ) العبسی . محمدبن موسی بن حماد گوید: من و عمراوی نزد دعبل بن علی بودیم در سنه ٔ 235 هَ . ق . پس از آمدن وی از شام . و از ابوتمام یاد کردیم ، دعبل به عیب جوئی وی پرداخت و چنین می پنداشت که او دزد شعر است آنگاه بغلام خود گفت : ای...
-
مطر
لغتنامه دهخدا
مطر. [ م َ طَ ] (ع اِ) باران . (ترجمان القرآن ) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (غیاث ) (مهذب الاسماء). آب ابر. آبی که از ابر ریزد. ج ،اَمطار. (از اقرب الموارد) : و امطرنا علیهم مطراً فساء مطرالمنذرین . (قرآن 173/26). و لقد اتوا علی القریة التی امطرت مطرال...
-
استعارة
لغتنامه دهخدا
استعارة. [ اِ ت ِ رَ ] (ع مص ) استعارت . بعاریت خواستن چیزی را. (منتهی الارب ). عاریت خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). || تنها شدن . انفراد. یقال : استعور؛ اذا انفرد. (منتهی الارب ). || دست بدست گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب ). || استعارة ادعاء معنی ا...