کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَکْمَامِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اکمام
لغتنامه دهخدا
اکمام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ کِم ّ. (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن جرجانی ) (دهار) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ کم ّ. غلافهای شکوفه . (از آنندراج ).(از غیاث اللغات ). رجوع به کم شود. || ج ِکُم ّ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ کم...
-
اکمام
لغتنامه دهخدا
اکمام . [ اِ ] (ع مص ) آستین ساختن برای پیراهن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). جامه را آستین کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). || غلاف غوره و شکوفه برآوردن درخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از تاج المصادر...
-
واژههای همآوا
-
اکمام
لغتنامه دهخدا
اکمام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ کِم ّ. (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن جرجانی ) (دهار) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ کم ّ. غلافهای شکوفه . (از آنندراج ).(از غیاث اللغات ). رجوع به کم شود. || ج ِکُم ّ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ کم...
-
اکمام
لغتنامه دهخدا
اکمام . [ اِ ] (ع مص ) آستین ساختن برای پیراهن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). جامه را آستین کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). || غلاف غوره و شکوفه برآوردن درخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از تاج المصادر...
-
جستوجو در متن
-
اکامیم
لغتنامه دهخدا
اکامیم . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ اَکمام . جج ِ کِم ّ.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ کِم ّ. (اقرب الموارد). ج ِ کم ، به معنی غلاف غوره ٔ نخستین خرما و غلاف شکوفه باشد. (از آنندراج ). و رجوع به اکمام و کم شود.
-
کم
لغتنامه دهخدا
کم . [ ک ِم م ] (ع اِ) غلاف غوره ٔ نخستین خرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || غلاف شکوفه . (ترجمان القرآن ص 82). غلاف شکوفه . ج ، اکمام و کِمام و جمع الجمع، اکامیم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پرده و پو...
-
مرادات
لغتنامه دهخدا
مرادات . [ م ُ ] (ع اِ) ج ِ مُراد. کامها. آرزوها. اغراض . مقاصد : از شهاب الدین مسعود شنیدم ...که هنوز ازهار مرادات در چمن سلطنت از اکمام تخمی تمام بیرون نیامده . (لباب الالباب ، از فرهنگ فارسی معین ).از این در برآید مرادات کس در فیض یزدان همین است و...
-
کم
لغتنامه دهخدا
کم . [ ک ُم م ] (ع اِ) آستین . (دهار). آستین . ج ، اکمام ، کِمَمَة.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : آهنی در کف چون مرد غدیر خم به کتف باز فکنده سر هر دو کم . منوچهری .آن رخت قاری کو کز کم و ذیل در وی توانیم زد دست و پایی .نظام قاری (دیوان ا...