کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَخْدَانٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اخدان
لغتنامه دهخدا
اخدان . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ خِدن ، بمعنی دوست . (غیاث ). و بمعنی معشوق . قوله تعالی : و لا متخذات اخدان . (قرآن 25/4).
-
واژههای همآوا
-
اخدان
لغتنامه دهخدا
اخدان . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ خِدن ، بمعنی دوست . (غیاث ). و بمعنی معشوق . قوله تعالی : و لا متخذات اخدان . (قرآن 25/4).
-
جستوجو در متن
-
خدن
لغتنامه دهخدا
خدن . [ خ ِ ] (ع اِ) یار. دوست . (دهار) (از منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از متن اللغة) (از تاج العروس ) (از قاموس ). صاحب . صدیق . خَدین . ج ، اخدان ، خدناء : و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لامتخذات اخدان . (قرآن 25/4). || دوست پنهان...
-
رعارع
لغتنامه دهخدا
رعارع . [ رَ رِ ] (ع اِ) ج ِ رعراع . (منتهی الارب ) (آنندراج ). لبید گفته است : «اَلااِن اخدان الشباب ِ الرعارع ُ». (از اقرب الموارد).
-
مسافحات
لغتنامه دهخدا
مسافحات . [ م ُ ف ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مسافِحة : و آتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لامتخذات أخدان . (قرآن 25/4). رجوع به مسافحة شود.
-
خرقة
لغتنامه دهخدا
خرقة. [ خ ِ ق َ ](ع اِ) گله ٔ ملخ . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ). ج ، خِرَق . || جعبه ای که بطانه ٔ آن پوست گوسپند و یا پوست خز و سنجاب باشد. (از ناظم الاطباء). قسمی جامه ٔ زبرین که آستر از پوستهای گرانبها دارد. (یا...
-
ابوالفتح
لغتنامه دهخدا
ابوالفتح . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) بُسْتی . علی بن محمدبن حسین بن یوسف بن محمدبن عبدالعزیز ملقب به نظام الدین شاعر مشهور. ابن خلکان گوید: او صاحب طریقتی انیقه و تجنیسی انیس و بدیعالتأسیس است و از گفته های اوست : من اصلح فاسده ارغم حاسده . من اطاع غض...