کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَئِمَّة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ائمه
لغتنامه دهخدا
ائمه . [ اَ ءِم ْ م َ ] (ع اِ) ج ِ امام . بزرگان . سران . پیشوایان : یکی را از بزرگان ائمه پسری وفات یافت . (گلستان باب هفتم ).- ائمه ٔ جماعت ؛پیش نمازان .- ائمه ٔ راشدین ، ائمه ٔ هدی ، ائمه ٔ اثناعشر، ائمه ٔ اطهار ؛ دوازده امام از نسل علی و فاطمه ع...
-
ائمه ٔ رسولی
لغتنامه دهخدا
ائمه ٔ رسولی . [ اَ ءِم ْ م َ ی ِ رَ ] (اِخ ) رسولیان . آل رسول . منسوب به رسول یعنی فرستاده ٔ خلیفه ٔ عباسی نزد مسعود آخرین سلطان سلسله ٔ ایوبی عربستان به سال 619 هَ .ق . پسر این رسول را که به علی بن رسول معروف شد مسعود بحکومت مکه تعیین کرد و پسر ای...
-
ائمه ٔ رسیه
لغتنامه دهخدا
ائمه ٔ رسیه . [ اَ ءِم ْ م َ ی ِ رَس ْ سی ی َ ] (اِخ ) منسوب به قاسم رسی ّ مدعی امامت و او به زمان مأمون عباسی بود و خود را یحیی الهادی می نامید، و فرقه ٔ زیدیه ٔ رسی منسوب به او باشند و ائمه ٔ رسی تا هم اکنون بامامت فرقه ٔ خویش برجایند. وفات قاسم ر...
-
ائمه ٔ صنعاء
لغتنامه دهخدا
ائمه ٔ صنعاء. [ اَ ءِم ْ م َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) مرکز ائمه ٔ رسی در شهر صعده بود و ایشان غالباً صنعا را نیز متصرف بودند معهذا تاسال 1043 هَ .ق . یعنی سالی که ترکان عثمانی از صنعا اخراج شدند صنعا پایتخت یمن نبود و از آن پس این سمت گرفت . و ائمه ٔ صنعا شع...
-
جستوجو در متن
-
رسولیان
لغتنامه دهخدا
رسولیان . [ رَ ] (اِخ ) ائمه ٔ رسولی . رجوع به ائمه ٔ رسولی و رسولیان یمن شود.
-
رسولی
لغتنامه دهخدا
رسولی . [ رَ ] (اِخ ) یا ائمه ٔ رسولی .رسولیان . رجوع به ائمه ٔ رسولی و رسولیان یمن شود.
-
رسولیون
لغتنامه دهخدا
رسولیون . [ رَ لی یو ] (اِخ ) رسولیان . ائمه ٔ رسولی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ائمه ٔ رسولی و رسولیان یمن شود.
-
صنعاء
لغتنامه دهخدا
صنعاء. [ ص َ ] (اِخ ) (ائمه ...) مقصود ائمه ای است که از حدود 1000 هَ .ق . به بعد در یمن ریاست کرده و در شمار ائمه سعدا محسوبند. رجوع به ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 94 شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خرقی بن محمدبن احمد. از ائمه ٔ محدثین است .
-
ارموی
لغتنامه دهخدا
ارموی . [ اُ م َ وی ی ] (اِخ ) ابن حامد. یکی از ائمه ٔ لغت عربست .
-
باجی یاسمن
لغتنامه دهخدا
باجی یاسمن .[ س َ م َ ] (اِخ ) یکی از ائمه ٔ فقه کتاب کلثوم ننه .
-
ثابت
لغتنامه دهخدا
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) الضریر. از مشایخ شیعه و راوی فقه از ائمه است .
-
رسول
لغتنامه دهخدا
رسول . [ رَ ] (اِخ ) فرستاده ٔ خلیفه ٔ عباسی نزد مسعود، آخرین سلطان سلسله ٔ ایوبیه ٔ عربستان به سال 619 هَ . ق . و او پدر علی مؤسس خاندان ائمه ٔ رسولی است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ائمه ٔ رسولی شود.
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) الناصر. هشتمین از ائمه ٔ صنعا (1126 - 1128 هَ . ق .). زامباور در معجم الالقاب و الاسرات (ص 189) نام الناصر محمدبن الحسین را در فترت حکومت ششمین و هفتمین از ائمه ٔ صنعا آورده است .