کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أحدَثَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
احدث
لغتنامه دهخدا
احدث . [ اَ دَ ] (اِخ ) شهری است نزدیک نجد. (مراصد).
-
احدث
لغتنامه دهخدا
احدث . [ اَ دَ ] (ع ن تف ) تازه تر. مؤنث : حُدْثی ̍. ج ، حُدث .
-
احدث
لغتنامه دهخدا
احدث . [ اَ دُ ] (اِخ ) موضعی است .
-
واژههای همآوا
-
احدث
لغتنامه دهخدا
احدث . [ اَ دَ ] (اِخ ) شهری است نزدیک نجد. (مراصد).
-
احدث
لغتنامه دهخدا
احدث . [ اَ دَ ] (ع ن تف ) تازه تر. مؤنث : حُدْثی ̍. ج ، حُدث .
-
احدث
لغتنامه دهخدا
احدث . [ اَ دُ ] (اِخ ) موضعی است .
-
جستوجو در متن
-
اجدث
لغتنامه دهخدا
اجدث . [ اَ دُ ] (اِخ ) یا اَجدُف یا احدُث . موضعی است .
-
اجدف
لغتنامه دهخدا
اجدف .[ اَ دُ ] (اِخ ) یا اَجدُث یا اَحدُث . موضعی است .
-
حدثی
لغتنامه دهخدا
حدثی . [ ح ُ ثا ] (ع ص ) چیزی نو که از پیش نبود. || (ن تف ) تأنیث احدث . (منتهی الارب ).
-
تغوط
لغتنامه دهخدا
تغوط. [ ت َ غ َوْ وُ ] (ع مص ) حدث کردن . (تاج المصادر بیهقی ). در مغاکی رفتن قضای حاجت را و غایط کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): قضی الحاجةکابدی و احدث ، یقال : تغوط و بال . (اقرب الموارد).
-
ذوالبطن
لغتنامه دهخدا
ذوالبطن . [ ذُل ْ ب َ ] (ع اِ مرکب )پلیدی . حدث مردم . (مهذب الاسماء): القی ذا بطنه ؛ ای احدث . || اعضای درونی شکم از رودگانی و جزآن . || جنین ، القت المراءة ذا بطنها؛ بزاد. || القت الدجاجة ذابطنها؛ بیضه نهاد.
-
زبیدی
لغتنامه دهخدا
زبیدی . [ زَ ] (اِخ ) یحیی بن سیدعمر مقبول ، محدث یمنی مشهور به اهدل ، متوفی در 1147 هَ . ق . او راست : فضایل ذوی القربی ، و القول السدید فیما احدث من العمارة بجامع زبید. (از هدیة العارفین ج 2 ص م 534).
-
حطیئة
لغتنامه دهخدا
حطیئة. [ ح ُ طَ ءَ ] (اِخ )جرول بن اوس بن مالک عیسی ، مکنی به ابی ملیکة. شاعری مخضرمی از قبیله ٔ قیس . متوفی به سال 30 هَ . ق . او رادیوانی است . و ابن الندیم گوید: دیوان او را ابوسعیدسکری و نیز اصعمی و هم ابوعمرو شیبانی و باز طوسی وابن السکیت گرد کر...