کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أجرَمَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اجرم
لغتنامه دهخدا
اجرم . [ اَ رَ ] (اِخ ) بطنی است از خثعم .
-
اجرم
لغتنامه دهخدا
اجرم . [ اَ رَ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از جرم . گنه کارتر.
-
واژههای همآوا
-
عجرم
لغتنامه دهخدا
عجرم . [ ع ِ رِ ] (ع اِ) جانورکی است نیک سخت اندام که بر درخت میباشد. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
عجرم
لغتنامه دهخدا
عجرم . [ ع ُ رُ ] (اِخ ) موضعی است و بدو ذو اضافه شود (ذوعجرم ). (معجم البلدان ). رجوع به ذو عجرم شود.
-
عجرم
لغتنامه دهخدا
عجرم . [ ع ُ رُ ] (ع ص ) شترسخت اندام . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || مرد درشت خلقت . (منتهی الارب ). الرجل الشدید. (اقرب الموارد).
-
عجرم
لغتنامه دهخدا
عجرم . [ع َ رَ ] (ع ص ) مرد سخت استواراندام . (منتهی الارب ). الرجل الشدید. (اقرب الموارد). || کوتاه بالای سخت و استوار و سطبر پرگوشت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ) فراهم آمدنگاه گرههای میان ران . || بن نره ٔ ستور. (منتهی الارب ).
-
اجرم
لغتنامه دهخدا
اجرم . [ اَ رَ ] (اِخ ) بطنی است از خثعم .
-
اجرم
لغتنامه دهخدا
اجرم . [ اَ رَ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از جرم . گنه کارتر.
-
جستوجو در متن
-
اجرام
لغتنامه دهخدا
اجرام . [ اِ ] (ع مص ) گناه کردن . اِجترام . (منتهی الارب ). جرم کردن . (زوزنی ). || گناه جستن : اجرم َ علیه ؛ گناه جست بر وی و جنایت نهاد و کذلک اجرم الیه . || بزرگ و کلان گردیدن . || صاف شدن گونه : اجرم لَونه . || اَجرَم الدم ُ به ؛ چسبید خون به وی...