کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آگسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آگسته
لغتنامه دهخدا
آگسته . [ گ َ ت َ /ت ِ ] (ن مف ) ترکرده . آلوده . آمیخته . آگشته . آغشته .
-
آگسته
لغتنامه دهخدا
آگسته .[ گ ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) محکم بسته . (برهان ). آگشته .
-
جستوجو در متن
-
آگشته
لغتنامه دهخدا
آگشته . [ گ َ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) ترکرده . آلوده . آمیخته .(برهان ). آگسته . و رجوع به آگَسته شود : دلش خود ز تخت و کله گشته بودبه تیمار اغریرث آگشته بود.فردوسی .
-
آگشته
لغتنامه دهخدا
آگشته . [ گ ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) محکم بسته . (برهان ). آگِسته : خود مکن قصه دراز آخر نباشد کم زیان چون طمع آگشته است از جبه و دستار تو. کمال اسماعیل .لیکن این بیت کمال اسماعیل ظاهراً در دعوی فرهنگ نویسان نیست .
-
آمیخته
لغتنامه دهخدا
آمیخته . [ ت َ / ت ِ ] (ن مف / نف ) درهم کرده . مخلوط. ممزوج . مشوب . مختلط. ملبوک . آگسته . مدوف : طلخی و شیرینیش آمیخته ست کس نخورد نوش و شکر بآپیون . رودکی .- آمیخته تر بودن باکسی یا چیزی ؛ سازگارتر، مألوف تر، مأنوس تر بودن با آن : ای رفیقان سخ...
-
آلوده
لغتنامه دهخدا
آلوده . [ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) لوث ، دَرَن ، وسخ ، نجاست ، شوخ ، پلیدی گرفته . ملوّث . مدَرّن . متنجس : ...َر آلوده بیاری ّ و نهی در...َس من بوسه ای چند بتزویر دهی بر نس من . رودکی (از اوبهی در تحفةالاحباب ).پیری ّ و درازی ّ و خشک شنجی گوئی به گُه ...