کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آگاهیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آگاهیدن
لغتنامه دهخدا
آگاهیدن . [ دَ ] (مص ) خبر یافتن . آگاه شدن . مطلع، باخبر گشتن . آگهیدن : بیاگاهد اکنون چو من رزم جوی شوم با سواران به نزدیک اوی .فردوسی .
-
جستوجو در متن
-
آگهیدن
لغتنامه دهخدا
آگهیدن . [ گ َ دَ ] (مص ) آگاهیدن . باخبر شدن .
-
صدق
لغتنامه دهخدا
صدق . [ ص َ ] (ع ص ) راست . (مهذب الاسماء). راست و سخت و درشت یقال : هذا الرمح الصدق ؛ یعنی نیزه ٔ راست و سخت و درشت و کذا الرجل الصدق بالتوصیف ؛ یعنی مرد درشت و راست و چون بدان اضافت کنی صاد را کسره دهی . (منتهی الارب ). نیزه ٔ راست وسخت . (غیاث الل...