کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آوا ـ 3 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اوا
لغتنامه دهخدا
اوا. [ اَ ] (اِ) آواز. (برهان ) (آنندراج ) (هفت قلزم ). آواز و صدا. (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) : ای شمس تبریزی بگو سر نهان شاه جوبی رنگ و بوی و گفتگو از شمس بشنو این اوا. مولوی .|| آواز بازگشت . (ناظم الاطباء). || بمعنی ابا هم هست که شوربا و آش باشد....
-
صوربان آوا
لغتنامه دهخدا
صوربان آوا. (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیه . در 7 هزارگزی شمال خاوری هشتیان ، در مسیر راه ارابه رو هشتیان به سلماس واقع است . هوای آن سردسیر سالم و دارای 230 تن سکنه است . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و توتون . شغل اهالی ...
-
هم آوا
لغتنامه دهخدا
هم آوا. [ هََ ] (ص مرکب ) هم صدا. دو چیز که صدایشان هم آهنگ و به موازات یکدیگر برآید، یا دو کس که با یکدیگر آواز خوانند : بر گلت آشفته ام ، بگذار تا در باغ وصل زاغ بانگی می کنم بلبل هم آواییم نیست . سعدی .رجوع به هم آواز شود.
-
شب آوا
لغتنامه دهخدا
شب آوا. [ ش َ ] (اِ مرکب ) بانگ شب و فغان و ناله و زاری در شب . (ناظم الاطباء). || (ص مرکب ) ناله و زاری کننده در شب . (ناظم الاطباء).
-
نرم آوا
لغتنامه دهخدا
نرم آوا. [ ن َ ] (ص مرکب ) نرم آواز.
-
بادین آوا
لغتنامه دهخدا
بادین آوا. (اِخ ) بادین آباد. دهی است از دهستان پیران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. در 57هزارگزی جنوب خاوری شوسه ٔ خانه - نقده در کوهستان واقع است . هوایش سردسیرو سالم و دارای 129 تن سکنه میباشد. آبش از رودخانه ٔ بادین آباد و محصولش غلات ، توتون ، حبوبا...
-
خوش آوا
لغتنامه دهخدا
خوش آوا. [ خوَش ْ / خُش ْ ] (ص مرکب ) آنکه آواز مطبوع دارد. (یادداشت مؤلف ) : ای بلبل خوش آوا آوا ده ای ساقی آن قدح را با ماده .رودکی .