کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آنزان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
انزان
لغتنامه دهخدا
انزان . [ اَ ] (اِخ ) انشان . نام قدیم خوزستان (عیلام ). (فرهنگ فارسی معین ، اعلام ). و رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 1 ص 131، 229 و 227 و فهرست نامهای کتاب کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او شود.
-
انزان
لغتنامه دهخدا
انزان . [ اَ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر با 408 تن سکنه . آب آن از مشکین چائی و محصول آن غلات ، حبوب . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
انزان
لغتنامه دهخدا
انزان . [ اَ ن ِ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش بندرگز شهرستان گرگان که در حومه ٔ بندرگز و در طرفین راه شوسه ٔ گرگان به بهشهر واقع است . آب آن از قنوات و چشمه سار و زهاب رودهای کوچک محلی تأمین میشود و از 18 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 20700 تن...
-
واژههای همآوا
-
انزان
لغتنامه دهخدا
انزان . [ اَ ] (اِخ ) انشان . نام قدیم خوزستان (عیلام ). (فرهنگ فارسی معین ، اعلام ). و رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 1 ص 131، 229 و 227 و فهرست نامهای کتاب کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او شود.
-
انزان
لغتنامه دهخدا
انزان . [ اَ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر با 408 تن سکنه . آب آن از مشکین چائی و محصول آن غلات ، حبوب . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
انزان
لغتنامه دهخدا
انزان . [ اَ ن ِ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش بندرگز شهرستان گرگان که در حومه ٔ بندرگز و در طرفین راه شوسه ٔ گرگان به بهشهر واقع است . آب آن از قنوات و چشمه سار و زهاب رودهای کوچک محلی تأمین میشود و از 18 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 20700 تن...
-
جستوجو در متن
-
انشان
لغتنامه دهخدا
انشان . [ اَ ] (اِخ ) انزان . رجوع به انزان شود.
-
گاوسالار
لغتنامه دهخدا
گاوسالار. (اِخ ) یکی ازتوابع هزارجریب از انزان کوه از، دودانگه ، (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 123).
-
وطنا
لغتنامه دهخدا
وطنا. [ وَ طَ ] (اِخ ) دهی از دهستان انزان بخش بندرگز شهرستان گرگان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
لیوان
لغتنامه دهخدا
لیوان . [ لی ] (اِخ ) موضعی به انزان مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو بخش انگلیسی ص 66، 67 و 125).
-
ازرت
لغتنامه دهخدا
ازرت . [ اَرَ ] (اِخ ) موضعی در انزان ، کوه هزارجریب . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو بخش انگلیسی ص 123).
-
استاجنان
لغتنامه دهخدا
استاجنان . [ اِ ] (اِخ ) یکی از نواحی انزان کوه هزارجریب . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 123 بخش انگلیسی ).
-
خرابه شهر
لغتنامه دهخدا
خرابه شهر. [ خ َ ب َ ش َ ] (اِخ ) ناحیتی است از انزان در مازندران . (ازمازندران و استرآباد رابینو ترجمه ٔ فارسی ص 168).