کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آنتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
انتن
لغتنامه دهخدا
انتن . [ اَ ت َ ] (ع ن تف ) گَنَده تَر. (یادداشت مؤلف ).- امثال : انتن من الجورب . انتن من العذره .انتن من مرقات الغنم .
-
انتن
لغتنامه دهخدا
انتن . [ اَ ت َ ن َ ] (ع فعل تعجب ) ما انتنه ؛چه بدبوی است آن . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
-
انتن
لغتنامه دهخدا
انتن . [ اَ ت ُن ْ ن َ ] (ع ضمیر) جمع مؤنث ضمیر مخاطب ، یعنی شما جماعت زنان . شما زنان .
-
واژههای همآوا
-
انتن
لغتنامه دهخدا
انتن . [ اَ ت َ ] (ع ن تف ) گَنَده تَر. (یادداشت مؤلف ).- امثال : انتن من الجورب . انتن من العذره .انتن من مرقات الغنم .
-
انتن
لغتنامه دهخدا
انتن . [ اَ ت َ ن َ ] (ع فعل تعجب ) ما انتنه ؛چه بدبوی است آن . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
-
انتن
لغتنامه دهخدا
انتن . [ اَ ت ُن ْ ن َ ] (ع ضمیر) جمع مؤنث ضمیر مخاطب ، یعنی شما جماعت زنان . شما زنان .
-
جستوجو در متن
-
اندس
لغتنامه دهخدا
اندس . [ اَ دَ ] (ع ن تف ) گَندَه تَر. انتن : اندس من ظربان . (مجمع الامثال میدانی ص 680). و رجوع به ظربان شود.
-
ایهات
لغتنامه دهخدا
ایهات . (ع مص ) بوی گرفتن گوشت . یقال : اوهت اللحم و ایهت ؛ ای انتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گنداشدن گوشت . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد).
-
تلفن بی سیم
لغتنامه دهخدا
تلفن بی سیم . [ ت ِ ل ِ ف ُ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رادیو. و اساس آن مانند تلگراف بی سیم بر امواج الکترومانیتیک قرار دارد بدین ترتیب که دستگاه فرستنده مانند مهیج «هرتز» تولید امواج الکترومانیتیک می کند و در نقطه ٔ دیگر این امواج در اجسام هادی ج...
-
ان
لغتنامه دهخدا
ان . [ اَ ] (ع ضمیر) ضمیر متکلم است من مانند «ان فعلت » بسکون نون یا بفتح آن در حالت وصل و الحاق الف در حالت وقف مانند: «فعلت انا». و گاهی وقف در جای وصل بکار رود مانند انا سیف العشیرة فاعرفونی . و ضمیر مخاطب مانند «انت َ، انت ِ، انتما، انتم ، انتن »...
-
هاء
لغتنامه دهخدا
هاء. (ع اِ فعل ) بیار! گفته میشود: هاءَ یا رجل ؛ یعنی هات . و هائیا انتما، و هاؤاانتم ، هائی انت ، باثبات یا. و هائیا انتما و هائین انتن و در همه ٔ این موارد همزه جانشین تاء در هات است و هاء یا رجل به فتح همزه معنای آن هات است و هاؤما و هاؤم ، مان...
-
مرق
لغتنامه دهخدا
مرق . [ م َ ] (ع اِ) سرود کنیزکان و فرومایگان . (از اقرب الموارد). سرود گدایان . (السامی ). در عبارت ذیل این کلمه آمده اما معنی آن روشن نیست : عجوزه به قرینه بدانست . و به سر کوچه دوید و بطریق اماره گفت از فلان خانه فریاد و ناله ٔ مرق معلق شنیدم . (ا...
-
شما
لغتنامه دهخدا
شما. [ ش ُ ] (ضمیر) ضمیر جمع مخاطب . ضمیر شخصی منفصل دوم شخص جمع. انتم . کم . انتن . (یادداشت مؤلف ) : کدام است مرد از شما نام خواه که آید پدید از میان سپاه . فردوسی .دل خرابی می کند دلدار را آگه کنیدزینهار ای دوستان جان من و جان شما. حافظ.ای صبا با...