کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آمونیاک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آمونیاک
لغتنامه دهخدا
آمونیاک . [ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) رجوع به آمُنیاک شود.
-
واژههای مشابه
-
امونیاک
لغتنامه دهخدا
امونیاک . [ اَ ] (اِ) رجوع به آمنیاک و امانیاک شود.
-
واژههای همآوا
-
امونیاک
لغتنامه دهخدا
امونیاک . [ اَ ] (اِ) رجوع به آمنیاک و امانیاک شود.
-
جستوجو در متن
-
امینها
لغتنامه دهخدا
امینها. [ اَ ] (اِ مرکب ) موادی آلی و از مشتقات آمونیاک می باشند که در آنها بجای یک یا چند هیدروژن آمونیاک یک یا چند ئیدروکربور قرار گرفته است . اگر یک ئیدروکربور بجای یک هیدرژن قرار گرفته باشد امین حاصل را نوع اول واگر بجای دو هیدرژن دو ئیدروکربور ق...
-
لورا
لغتنامه دهخدا
لورا. (اِخ ) (آب ...) نام آبی معدنی به دماوند. آبهای آن قلیائی است و دارای آهن و آمونیاک نیز هست .
-
آمنیاک
لغتنامه دهخدا
آمنیاک . [ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) آمونیاک . جسمی است که از زغال سنگ به دست کنند و در طب بکار است و خاصه مالیدن آن بجای گزیدگیهای عقرب و زنبور و مانند آن نهایت سودمند باشد.
-
امانیاک
لغتنامه دهخدا
امانیاک . [ اَ ] (مأخوذ از انگلیسی ، اِ) جسمی بخاری و فرار. دارای بویی تند و نافذ و طعمی حاد و سوزان مرکب از دو حجم آزت و شش حجم هیدروژن . رجوع به آمنیاک و آمونیاک شود.
-
کلود
لغتنامه دهخدا
کلود. [ کْل ُ / ک ِ ل ُ ] (اِخ ) ژرژ. فیزیک دان و شیمی دان فرانسوی که در سال 1870 م . در پاریس متولد شد. وی درباره ٔ هوای مایع و ترکیب مفردات آمونیاک و انرژی حرارتی دریاها و روشنائی فلورسنت تحقیق و تصنیف کرد و در سال 1945 م . به علت همکاری با آلمانها...
-
فسفات
لغتنامه دهخدا
فسفات . [ ف ُ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح شیمی ) فسفاتها املاح اسید فسفریک هستند و برای کودهای شیمیایی به کار میروند. فسفاتهای قلیایی مانند فسفاتهای سدیم و پتاسیم و آمونیم در آب محلول هستند و فسفاتهای دیگر در آب غیرمحلول ، ولی در اسیدها محلول اند. فسفات...
-
مسموم کننده
لغتنامه دهخدا
مسموم کننده . [ م َ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف مرکب ) که ایجاد مسمومیت کند. که زهر خوراند یا در بدن درآورد. || دارای اثر سم . که ورودش در بدن حیوان یا انسان یا گیاه ایجاد مسمومیت کند.- هوای مسموم کننده ؛ هوای آلوده به گازها و مواد سمی ، از قبیل اکسید ...
-
اکالة
لغتنامه دهخدا
اکالة.[ اَک ْ کا ل َ ] (ع ص ) اکاله . بسیارخورنده . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). || خورنده ٔ عضو. هرچه بسبب افراط تحلیل و جلا و تفریق نفوذ نقصان جوهر عضو نماید. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). تأنیث اکال : ادویه ٔ اکاله . اخلاط اکاله . مرهم اکالة. (از یادداش...
-
سیگار
لغتنامه دهخدا
سیگار. (اِ) (فرانسوی ، اِ) برگ بریده یا خردکرده ٔ توتون که معمولاً در کاغذ نازک پیچیده شده است و برای «کشیدن دود» آن بکار میرود. سیگار به این معنی را فرنگیها سیگارت میگویند. و در اصطلاح آنها سیگار اطلاق میشود به آنچه ما سیگار برگ میگوئیم و عبارت است ...