کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلپ نوردی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آلپ نوردی
لغتنامه دهخدا
آلپ نوردی . [ ن َ وَ ] (حامص مرکب ) عمل آلپ نورد.
-
واژههای مشابه
-
آلپ نورد
لغتنامه دهخدا
آلپ نورد. [ ن َوَ ] (نف مرکب ) آنکه بگردش و تماشا به آلپ برشود.
-
ضیاگوگ الپ
لغتنامه دهخدا
ضیاگوگ الپ . [ اَ ] (اِخ ) از نویسندگان ترک و از متعصبین پان تورانیزم . توضیح آنکه کلمه ٔ تور که با کلمه ٔ ترک اندک شباهت لفظی دارد و بخصوصه که قسمتی از ایالتهای شرقی ایران زمین قدیم و در جزو آن خاک توران بعدها ترکستان روسیّه نامیده شده و خلط نویسندگ...
-
الپ ارسلان
لغتنامه دهخدا
الپ ارسلان . [ اَ اَ س َ ] (اِخ ) رجوع به آلب ارسلان شود.
-
الپ ارغو
لغتنامه دهخدا
الپ ارغو. [ اَ اَ ] (اِخ ) شمس الدین . رجوع به الب ارغون و رجوع به شمس الدین شود.
-
الپ الغ
لغتنامه دهخدا
الپ الغ. [ اَ اُ ل ُ ] (ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) کلمه ٔ مرکب است بمعنی دلیر و بزرگ . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). الب الغ. رجوع به اَلب و اُلغ شود.
-
جستوجو در متن
-
عقاب
لغتنامه دهخدا
عقاب . [ ع ُ ] (ع اِ) مرغی است و عقاب تیزچنگال . (منتهی الارب ). مرغ شکاری سیاه . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). پرنده ای است از جوارح و چنگال داران که عرب آن را کاسر نامد. و گویند عقاب «سیّد» پرندگان است و نسر «عریف » آنها. عقاب را «خداریة» نیز نامن...