کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلومین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
الومین
لغتنامه دهخدا
الومین . [ اَ ] (فرانسوی ، اِ) آلومین . اکسید دالومینیم . یکی از ترکیبات آلومینیم است که در طبیعت بصورت بلورین موجود است . نشانه ٔ آن در شیمی Al2o3 است و معمولاً آنرا از تصفیه ٔ بکسیت بدست می آورند، الومین حاصل گردیست سفید و زیر انگشتان نرم و در 2040...
-
واژههای همآوا
-
الومین
لغتنامه دهخدا
الومین . [ اَ ] (فرانسوی ، اِ) آلومین . اکسید دالومینیم . یکی از ترکیبات آلومینیم است که در طبیعت بصورت بلورین موجود است . نشانه ٔ آن در شیمی Al2o3 است و معمولاً آنرا از تصفیه ٔ بکسیت بدست می آورند، الومین حاصل گردیست سفید و زیر انگشتان نرم و در 2040...
-
جستوجو در متن
-
الومینیوم
لغتنامه دهخدا
الومینیوم . [ اَ یُم ْ ] (فرانسوی ، اِ) آلومینیم . فلزی است سفید و سبک (2/7=D). بخوبی مورق میشود و مفتولهای بسیار نازک از آن میتوان ساخت . نشانه ٔ آن در شیمی 27=AL است . در 660 درجه ٔ حرارت ذوب میشود و در 600 درجه نرم میگردد، و چون سطح آن در هوا از ی...
-
فلدسپات
لغتنامه دهخدا
فلدسپات . [ ف ِ دِ ] (فرانسوی ، اِ) نام عام گروهی از سنگهای آذرین که بسیار فراوانند و جزو عنصر اصلی سنگهای آذرین اعم از اسیدی یا قلیائی و یا خنثی هستند، منتهی نسبت به سنگهای مختلف ترکیب فلدسپاتها فرق میکند... اگر فلدسپاتها دارای پتاسیم باشند در سیستم...
-
الکلها
لغتنامه دهخدا
الکلها. [ اَ ک ُ ] (اِ)ج ِ الکل . در کتاب شیمی مختصر آلی تألیف پریمن (ص 191) چنین آمده است : الکلها را میتوان اجسامی دانست که از استخلاف یک ئیدروژن ئیدروکربور با عامل اکسیدریل OH بدست می آیند. بنابراین الکلها بطور کلی مشتقات استخلاف شده ٔ ئیدروکربور...
-
یاقوت
لغتنامه دهخدا
یاقوت . (اِ) نام جوهری است مشهور و آن سرخ و کبود و زرد می باشد. گرم و خشک است در چهارم و قایم النار یعنی آتش او را ضایع نمی کند و با خود داشتن آن دفع علت طاعون کند. (برهان ) . بیرونی گوید حمزةبن الحسن اصفهانی آرد که اسم یاقوت به فارسی یاکند است . و ی...