کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آلمان
لغتنامه دهخدا
آلمان . (اِخ ) آلمانْی . آلمانی . (دمشقی ). نام مملکتی به اروپای مرکزی . حدّ شمالی آن دریای شمال و شبه جزیره ٔ دانمارک و دریای بالتیک و حدّ شرقی ، لهستان و حد جنوبی ، کشورهای چِکُسلواکی و مجارستان و ایتالیا و سویس و حدّ غربی ، هلند و بلژیک و لوگزامبو...
-
واژههای مشابه
-
المان
لغتنامه دهخدا
المان . [ ] (اِخ ) دهی است در چهارفرسخی مشرق تنگ سروک از ناحیه ٔ ایل یوسفی در بلوک کوه گیلویه ٔ فارس . رجوع به فارسنامه ٔ ناصری ج 2 ص 276 شود.
-
المان
لغتنامه دهخدا
المان . [ اَ ] (اِخ ) یکی از کشورهای اروپا. رجوع به آلمان و مقدمه ٔ ابن خلدون متن عربی ص 62 شود.
-
المان
لغتنامه دهخدا
المان . [ اَ ل َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان رشت در 5 هزارگزی شمال رشت و هزارگزی خاور راه پیربازار. جلگه و معتدل مرطوب است . سکنه ٔ آن 420 تن شیعه اند که به گیلکی وفارسی سخن میگویند. آب آن از صیقلان رود تأمین میشودو محصول آن...
-
لدوی آلمان
لغتنامه دهخدا
لدوی آلمان . [ ل ُ دُ ] (اِ) مسهلی است قوی و آن را با شربت نرپرون آشامند.
-
واژههای همآوا
-
المان
لغتنامه دهخدا
المان . [ ] (اِخ ) دهی است در چهارفرسخی مشرق تنگ سروک از ناحیه ٔ ایل یوسفی در بلوک کوه گیلویه ٔ فارس . رجوع به فارسنامه ٔ ناصری ج 2 ص 276 شود.
-
المان
لغتنامه دهخدا
المان . [ اَ ] (اِخ ) یکی از کشورهای اروپا. رجوع به آلمان و مقدمه ٔ ابن خلدون متن عربی ص 62 شود.
-
المان
لغتنامه دهخدا
المان . [ اَ ل َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان رشت در 5 هزارگزی شمال رشت و هزارگزی خاور راه پیربازار. جلگه و معتدل مرطوب است . سکنه ٔ آن 420 تن شیعه اند که به گیلکی وفارسی سخن میگویند. آب آن از صیقلان رود تأمین میشودو محصول آن...
-
جستوجو در متن
-
زیگفرید
لغتنامه دهخدا
زیگفرید. (اِخ ) نام استحکامات نظامی آلمان است که پیش از جنگ جهانگیر دوم از سال 1938 تا سال 1940 م . بر جانب غرب آلمان و در سرحد آلمان و فرانسه ایجاد شده بود. (از لاروس ).
-
المانیا
لغتنامه دهخدا
المانیا. [ اَ ] (اِخ ) کشور آلمان . رجوع به آلمان و ضمیمه ٔ معجم البلدان ص 364 شود.
-
المانیة
لغتنامه دهخدا
المانیة. [ اَ ی َ ] (اِخ ) تلفظ عربی آلمان . رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 27 و«آلمان » شود.
-
جرمان
لغتنامه دهخدا
جرمان . [ ج َ ] (اِخ ) تلفظ ترکی آلمان و ژرمن . رجوع به آلمان و ژرمن و قاموس الاعلام ترکی شود.