کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلاشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آلاشت
لغتنامه دهخدا
آلاشت . (اِخ ) نام خُرّه ای در ناحیه ٔ ولوپی بسوادکوه مازندران . || نام قریه ٔ بزرگ این خُرّه .
-
واژههای مشابه
-
الاشت
لغتنامه دهخدا
الاشت . [ اَ ] (اِخ ) از بلوک لوپی است واقع در دره ٔ سوادکوه . (سفرنامه ٔ مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 42).
-
واژههای همآوا
-
الاشت
لغتنامه دهخدا
الاشت . [ اَ ] (اِخ ) از بلوک لوپی است واقع در دره ٔ سوادکوه . (سفرنامه ٔ مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 42).
-
جستوجو در متن
-
الشت
لغتنامه دهخدا
الشت . [ اَ ل َ ] (اِخ ) یا آلاشت ، قصبه ٔ مرکز دهستان ولوپی از بخش سوادکوه شهرستان شاهی است . در 26 هزارگزی باختر پل سفید و 30 هزارگزی جنوب باختری زیراب قرار دارد. الشت بوسیله ٔ راه فرعی بطول 30 هزار گز به ایستگاه راه آهن زیراب مربوطاست . کوهستانی و...
-
گلیان
لغتنامه دهخدا
گلیان . [گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولوپی بخش سوادکوه شهرستان شاهی که در 1000گزی جنوب خاوری آلاشت واقع شده است . هوای آن سرد و سکنه اش 80 تن است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافی...
-
دراسله
لغتنامه دهخدا
دراسله . [ دِ س ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولوپی بخش سوادکوه شهرستان شاهی ، واقع در 9هزارگزی جنوب آلاشت . تابستان از آبادی خرمندی چال و کری پی در حدود 500 تن برای تعلیف احشام و زراعت به این ده می آیند و سکنه ٔ دائم ندارد. (از فرهنگ جغرافیایی ای...
-
لاکوم
لغتنامه دهخدا
لاکوم . (اِخ ) دهی از دهستان ولوپی . بخش سوادکوه شهرستان شاهی . واقع در 7 هزارگزی شمال آلاشت . کوهستانی سردسیر. بدانجا سکنه ٔ دائم نباشد و در تابستان از قراء نفت چال و بوزخانی دهستان لفور در حدود سیصد نفر برای تعلیف احشام خود و استفاده ٔ از هوای ییلا...
-
لیند
لغتنامه دهخدا
لیند. (اِخ ) دهی از دهستان ولوپی بخش سوادکوه شهرستان شاهی ، واقع در 31هزارگزی باختری پل سفید، سر راه زیرآب به آلاشت . کوهستانی و سردسیر. دارای 350 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ چرات . محصول آنجا غلات و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنای...
-
لرزنه
لغتنامه دهخدا
لرزنه . [ ل َ زَ ن َ ] (اِخ ) نام موضعی به سوادکوه مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو بخش انگلیسی ص 116). دهی از دهستان بخش سوادکوه شهرستان ساری ، واقع در چهارصد هزارگزی شمال آلاشت . در زمستان سکنه ندارد و در تابستان از دهستان لفور در حدوددویست نفر برای تع...
-
بارنگنان
لغتنامه دهخدا
بارنگنان . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولوبی بخش سوادکوه شهرستان شاهی که در 6 هزارگزی جنوب آلاشت در منطقه ٔ کوهستانی و سردسیر واقع است . و دارای 250 تن سکنه میباشد. آبش از چشمه و محصولش غلات و لبنیات . شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان...
-
چرات
لغتنامه دهخدا
چرات . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولویی بخش سوادکوه شهرستان شاهی که در 24هزارگزی باختر آلاشت واقع شده کوهستانی و خوش آب و هواست و 1800 تن سکنه دارد.آبش از چشمه و رودخانه ٔ محلی ، محصولش غلات ، لبنیات ودیگر محصولات دامی ، شغل اهالی زراعت و گله د...