کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آفرینش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آفرینش
لغتنامه دهخدا
آفرینش . [ ف َ ن ِ ] (اِمص ) اسم مصدر و عمل آفریدن . خلق . انشاء. ابداع . خلقت . (دهار). اسر. فطرت . (ربنجنی ). فطر. (دهار). جبلت . نشأت . بَنیه : حکیما چو کس نیست گفتن چه سوداز این پس بگو کآفرینش چه بود. فردوسی .من از آفرینش یکی بنده ام پرستنده ٔ آ...
-
واژههای مشابه
-
بزرگ آفرینش
لغتنامه دهخدا
بزرگ آفرینش . [ ب ُ زُ ف َ ن ِ ] (ص مرکب ) بزرگ خلقت . عظیم و مهم در خلقت : ز هر کشوری کرده شخصی گزین بزرگ آفرینش ، بزرگ آفرین .نظامی .
-
صیقل مس آفرینش
لغتنامه دهخدا
صیقل مس آفرینش . [ ص َ / ص ِ ق َ ل ِ م ِ س ِ ف َ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب عالمتاب است و صیقل مسیر آفرینش و صیقل مصر آفرینش هم بنظر آمده است . (برهان ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
انبوذن
لغتنامه دهخدا
انبوذن . [ اَم ْ ذَ ] (اِ) اصل کاینات و آفرینش . (برهان قاطع) (انجمن آرا). اصل آفرینش و حقیقت کاینات . (ناظم الاطباء). مصحف ، و صحیح ، همان انبودن است و به معنی اصل کائنات و آفرینش نوشته اند. (انجمن آرا) (آنندراج ). و رجوع به انبودن شود.
-
گره گشاده
لغتنامه دهخدا
گره گشاده . [ گ ِ رِه ْ گ ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) حل شده . گشوده . || (در مورد خلقت و آفرینش ) ایجاد کرده . مخلوق : آفرینش گره گشاده ٔ اوست و آفرین مهر برنهاده ٔ اوست .نظامی .
-
بزرگ خلقت
لغتنامه دهخدا
بزرگ خلقت . [ ب ُ زُ خ ِ ق َ ] (ص مرکب ) بزرگ آفرینش . اَبلد. (یادداشت بخط دهخدا).
-
خلقة
لغتنامه دهخدا
خلقة. [ خ َ / خ ِق َ ] (ع مص ) خلق . آفریدن . || (اِمص ) آفرینش . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
کینونت
لغتنامه دهخدا
کینونت . [ ک َ نو ن َ ] (ع مص ) کینونة. کینونه . بودن . (فرهنگ فارسی معین ). بودن . (غیاث ). بودن . هست شدن . موجود شدن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کینونة و کینونه شود. || (اِمص ) آفرینش و پیدایش . (غیاث ). آفرینش . کون . (فرهنگ فارسی م...
-
عشنزن
لغتنامه دهخدا
عشنزن . [ ع َ ش َ زَ ] (ع ص ) دشوار و پیچیده و درشت خلقت . (ناظم الاطباء).شدید و سخت در خلقت و آفرینش . (از اقرب الموارد).
-
رودک
لغتنامه دهخدا
رودک . [ رَ دَ ] (ع اِ) کودک نوجوان خوش شکل . (منتهی الارب ). جوان خوش آفرینش ، و مؤنث آن رودکة است . (از اقرب الموارد).
-
میانه خلقت
لغتنامه دهخدا
میانه خلقت . [ ن َ / ن ِ خ ِ ق َ ] (ص مرکب ) که آفرینش و اندامی میانه دارد نه درشت و بلند و نه ریز و نه کوتاه . (از یادداشت مؤلف ).
-
ارهفت
لغتنامه دهخدا
ارهفت . [ اَ هََ ] (اِخ ) یکی از پیغمبران است باعتقاد کفره ٔ هند و ایشان شش طایفه اند همه قایل بتناسخ . گویند چهارهزار ارهفت خواهد آمد و بعداز آن آفرینش برطرف خواهد شد. (برهان ) (آنندراج ).
-
بارتاس
لغتنامه دهخدا
بارتاس . (اِخ ) دو بارتاس (گیوم ). نام شاعر فرانسوی است متولد در من فور نزدیک اوش (1544 - 1590 م .). مؤلف «هفته » یا «آفرینش جهان » که از کتاب مقدس ملهم است .