کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آغیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آغیه
لغتنامه دهخدا
آغیه . [ ی َ ] (ع اِ) جویچه که برای آبیاری بسوی کشت آرند. || بندآب . (مهذب الاسماء). ج ، اَواغی .
-
جستوجو در متن
-
اواغی
لغتنامه دهخدا
اواغی . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ آغیه ، جویچه ای که برای آبیاری سوی کشت آرند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). ج ِ اوغیه و جوهری آنرا گویا جمع واغیه گرفته . (از اقرب الموارد). || شرینه که در کشتزار افتد. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).