کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آطام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آطام
لغتنامه دهخدا
آطام . (اِخ ) نام دهی به یَمامه .
-
آطام
لغتنامه دهخدا
آطام . (ع اِ) ج ِ اُطُم . دژها. حصارها. حصون . خانه ها از سنگ .
-
واژههای مشابه
-
اطام
لغتنامه دهخدا
اطام . [ اُ / اِ ] (ع اِمص ) بستگی بول و شکم از بیماری . (ناظم الاطباء). بند شدن شاش . (آنندراج ). گرفتگی شکم . (مهذب الاسماء). شکم بستگی . شاشبند.
-
واژههای همآوا
-
اتآم
لغتنامه دهخدا
اتآم . [ اِت ْ ] (ع مص ) توأم زادن . دو فرزند بیک شکم آوردن . دو بیک شکم زادن . (زوزنی ). دوگانه زادن . دوغلو زائیدن . || ذبح کردن گوسپند تئمه . || افضاء مراءة.
-
اطام
لغتنامه دهخدا
اطام . [ اُ / اِ ] (ع اِمص ) بستگی بول و شکم از بیماری . (ناظم الاطباء). بند شدن شاش . (آنندراج ). گرفتگی شکم . (مهذب الاسماء). شکم بستگی . شاشبند.
-
جستوجو در متن
-
اطم
لغتنامه دهخدا
اطم . [ اُ ] (ع اِ) حصار سنگین . (آنندراج ) (منتهی الارب ). پناهگاه . ج ، آطام . (مهذب الاسماء). کوشک و هر قلعه ٔ سنگین . (ناظم الاطباء).حصن . (از اقرب الموارد). || قصر. || هر خانه ٔ چهارگوش مسطح . ج ، آطام ، اُطُم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، آط...
-
اطمة
لغتنامه دهخدا
اطمة. [ اَ طَ م َ ] (ع اِ) حصن . ج ، آطام . (اقرب الموارد از تاج العروس ). واحد اطم یعنی یک قلعه از قلعه های مدینه . (ناظم الاطباء). و رجوع به آطام و اطم شود.
-
ایتطام
لغتنامه دهخدا
ایتطام . [ ت ِ ] (ع مص ) ائتطام .به مرض اطام گرفتار شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
مؤتطم
لغتنامه دهخدا
مؤتطم . [ م ُءْ ت َ طِ ](ع ص ) نعت فاعلی از ائتطام . (منتهی الارب ، ماده ٔ اطم ). به مرض اطام گرفتار شونده . رجوع به ائتطام شود.
-
مؤطمة
لغتنامه دهخدا
مؤطمة. [ م ُ ءَطْطَ م َ ] (ع ص ) مؤنث مؤطم . و رجوع به مؤطم شود.- آطام مؤطمة ؛ قلعه های محفوظ. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
اطم
لغتنامه دهخدا
اطم . [ اُ طُ / اُ ] (ع اِ) قلعه های چند مر اهل مدینه را. ج ، آطام و واحدآنها را اَطَمة گویند. (ناظم الاطباء). بمعنی دژهاست و بیشتر حصن های مدینه را بدین نام خوانند و گاه بر جز حصون نیز اطلاق شود. ج ، آطام . اوس بن مغراء گوید:بث الجنود لهم فی الارض ی...
-
تأطیم
لغتنامه دهخدا
تأطیم . [ ت َءْ ] (ع مص ) پوشیدن هودج را به جامه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از قطر المحیط) (ناظم الاطباء). || تأطیم آطام (حصن ها)؛ بلند کردن آنها. (از اقرب الموارد).