کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسیای چهارم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آسیای صغیر
لغتنامه دهخدا
آسیای صغیر. [ ی ِ ص َ ] (اِخ ) آسیةالصّغری . آناطولی . نام شبه جزیره ای بجنوب دریای سیاه و مشرق مدیترانه و شمال سوریه . و مملکت ترکیه ٔ امروزین تقریباً همین شبه جزیره است و شهرهای مهم آن انگوریه (آنگرا، آنقره ) عاصمه ٔ کنونی ترکیه و ازمیر و ادنه و بر...
-
جستوجو در متن
-
رکن الدین
لغتنامه دهخدا
رکن الدین . [ رُ نُدْ دی ] (اِخ ) قلج ارسلان چهارم ابن غیاث الدین کیخسروبن علاءالدین کیقباد از سلجوقیان آسیای صغیر (جلوس : 655 هَ . ق . وفات 666 هَ . ق .). (فرهنگ فارسی معین بخش اعلام ). رجوع به جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 205 و 212 شود.
-
سائیگا
لغتنامه دهخدا
سائیگا. (اِ) نوعی غزال مخصوص اروپای مرکزی و آسیای غربی است که آن را سائیگای تاتار نیز نامند. باندازه ٔ یک گوسفند بزرگ و دارای قدی کوتاه و هیکلی چاق است . بینی برآمده و برجسته ای دارد که تا نزدیک چشمانش کشیده شده و بشکل خرطومی بنظر میرسد.پشم صورت و گل...
-
اطولوقس
لغتنامه دهخدا
اطولوقس . [ اُ ق ُ ] (اِخ ) ریاضیدان یونانی (آسیای صغیر) در قرن چهارم قبل از میلاد صاحب دوائر معروف : الکرة المتحرکة و کتاب الطلوع و الغروب که هر دو به عربی ترجمه و کتاب اول بدست یعقوب بن اسحاق الکندی اصلاح شد. این هر دو کتاب اکنون نیز در دست است . (...
-
الکسیس
لغتنامه دهخدا
الکسیس . [ اَ ل ِ ] (اِخ ) آنگلوس الکسیس سوم . امپراطور بیزانس (1195 - 1203 م .). او بر ضد برادرش اسحاق دوم شورید و وی را گرفت و کور کرد و به سال 1195 م . بتخت نشست . وی از طرفی گرفتار حمله ٔ سلجوقیان و از طرف دیگر دچار حمله ٔ بلغاریان شد و سرانجام ب...
-
ملازگرد
لغتنامه دهخدا
ملازگرد. [ م َ گ ِ ] (اِخ ) ثغری است [ به ارمینیه ] بر روی رومیان و مردمانی جنگی و جایی با نعمت . (حدود العالم ). ملاذجرد. ملازگرد. نام شهری در ارمنستان که بنای آن از سنگ سیاه می باشد و در آن درخت نیست . (ناظم الاطباء). منازجرد. شهری است نزدیک نشوی (...
-
اشکانیان ارمنستان
لغتنامه دهخدا
اشکانیان ارمنستان . [ اَ نیا ن ِ اَ م َ ن ِ ] (اِخ ) برحسب نوشته های مورخان ارمنستان ، سلسله ٔ اشکانی به چهار شعبه منشعب میشده است : شعبه ٔ اول در ایران سلطنت داشتند، دوم در ارمنستان ، سوم در باختر تا هند، چهارم در ممالک شمالی از آسیای وسطی تا دریای ...
-
الک دولک
لغتنامه دهخدا
الک دولک . [ اَ ل َ دُ ل َ ] (اِ مرکب ) یا الک دلک ، دو پاره چوب است که بدان بازی کنند یکی دراز و دیگری کوتاه . چوب دراز را دولک و کوتاه را الک نامند. (از فرهنگ جهانگیری ذیل چالیک ). بازی الک دولک بدین ترتیب است که طفلی چوبی قریب یک ذرع را که دولک نا...
-
الکساندر پولی هیستور
لغتنامه دهخدا
الکساندر پولی هیستور. [ اَ ل ِ پ ُ ت ُ ] (اِخ ) یعنی اسکندر علامه . از مؤلفان قدیم یونان بود. در شهر میلت (مَلَط) واقع در آناطولی (آسیای صغیر) بدنیا آمد و در سال 85 ق . م . در جنگ بر ضد مهرداد اسیر رومیان شد و پس از آزادی سرانجام به سال 75 ق . م . د...
-
اکد
لغتنامه دهخدا
اکد. [ اَک ْ ک َ ] (اِخ ) اکاد. آکاد. نام کشوری قدیم در محل بین النهرین . مردم آن در قدیم دولتی تشکیل دادند. شهرهای آن عبارت بود از: سیپ پار، کیش ، بابل (در حدود 2800 ق . م .) مدتها عیلام باجگزار اکد بود. (فرهنگ فارسی معین ). قسمت شمالی بابل در بین ا...
-
سلوکوس
لغتنامه دهخدا
سلوکوس . [س ِ ل ُ کُس ْ ] (اِخ ) نام چند تن از شاهان سلوکی . سلوکوس اول . ملقب به نیکاتور (فاتح ) سردار اسکندر مقدونی (و حدود 325، فوت 281 و 280 ق .م .). مؤسس سلسله ٔسلوکی در آسیا. رجوع به سلوکیان شود. در سال 313 ق .م . از میان همه ٔ جانشینان اسکندر...
-
رودس
لغتنامه دهخدا
رودس . [ رُ دِ ] (اِخ ) جزیره ای است مقابل اسکندریه وآن اول بلاد فرنگ است . مسعودی گوید: این جزیره در زمان ما (در سال 332 هَ . ق .) دارالصناعه ٔ روم است و در آن کشتیها سازند و جمعی از اهل روم در آن ساکن هستند و کشتیهای آنها به بلاد اسکندریه و سایر شه...
-
اریارات
لغتنامه دهخدا
اریارات . [ اَ ] (اِخ ) آریارات . ازپادشاهان کاپادوکیه (آسیای صغیر) ملقب به فیلوپاتر.وی چون بر تخت اجداد خویش نشست برای پدر مراسم دفن باشکوهی ترتیب کرد و بدوستان و بسران سپاه و همه ٔ تبعه ٔ خود عطوفت بسیار کرد و مورد محبت گروهی گردید و میتروبازان را ...
-
اردشیر سوم
لغتنامه دهخدا
اردشیر سوم . [ اَ دَ / دِ رِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) (ساسانی ). پس از مرگ شیرویه (کواذ دوم ) پسر او را که طفلی خردسال بود بنام اردشیر سوم بر تخت نشاندند و خوانسالاریا رئیس کل ماه آذر گشنسپ بقیمومت او برقرار شد و در واقع مقام نیابت سلطنت یافت . فرخان شهرورا...