کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آسوری
لغتنامه دهخدا
آسوری . (ص نسبی ،اِ) رجوع به آسوریان شود.
-
واژههای همآوا
-
آثوری
لغتنامه دهخدا
آثوری . (ص نسبی ، اِ) رجوع به آشوری شود.
-
جستوجو در متن
-
ابن سقطری
لغتنامه دهخدا
ابن سقطری . [اِ ن ُ ؟ ] (اِخ ) ابن اسوری . رجوع به اسوریین شود.
-
درخت آسوریک
لغتنامه دهخدا
درخت آسوریک . [ دِ رَ ت ِ ] (اِخ ) (به معنی درخت آسوری ) منظومه ای است به زبان پهلوی متضمن مناظره ٔ میان بز و درخت خرما و رجحان هر یکی بر دیگری .
-
شرادر
لغتنامه دهخدا
شرادر. [ ش ِ دِ ] (اِخ ) آسورشناس معروف آلمانی است که به راهنمائی او تمام کتیبه ها و خطوط میخی آسوری ترجمه شده است . (تاریخ ایران باستان ج 1 ص 60).
-
هنیکس
لغتنامه دهخدا
هنیکس . [ هََ ] (اِخ ) یکی از چهار تن خاورشناسی که در سال 1857 م . از طرف انجمن آسیایی وابسته به دربار بریتانیا دعوت شدند تا هر کدام یکی از کتیبه های آسوری را بخوانند. (از ایران باستان پیرنیا ص 47).
-
اسوریین
لغتنامه دهخدا
اسوریین . [ اَ ری یی ] (اِخ ) پیروان ابن سقطری بن اسوری . و این فرقه تظاهر به ترسایی می کردند لکن با یهود در بعض امور موافق و در پاره ای دیگر مخالف بودند. (از ابن الندیم ).
-
دراخم
لغتنامه دهخدا
دراخم . [ دْرا / دِ ] (یونانی ، اِ) صورت قدیم کلمه ٔ یونانی درهم است . (ایران باستان ج 3 ص 1674). بعضی این لفظرا از کلمه ٔ «دراگ من » آسوری دانند به معنی شصت ویک من . و من وزن بابلی است . (ایران باستان ج 3 ص 2675).
-
خط میخی
لغتنامه دهخدا
خط میخی . [ خ َطْ طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از خط کهن است . رجوع به کلمه ٔ «خط» و «خاورشناسی » در این لغت نامه شود.- خط میخی وان ؛ این خط در وان مرسوم بوده و خواندن آن در ابتداء خیلی سخت می نمود، ولی بعد از آنکه نوشته هایی به دو خط وان و آسو...
-
تال بت
لغتنامه دهخدا
تال بت . [ ب ُ ] (اِخ ) ویلیام - هنری - فوکس . باستان شناس و فیزیک دان انگلیسی است که در سال 1800 م . در «لاکوک -ابی » متولد و در همان جا بسال 1877 م . درگذشت . وی در سال 1832 بعضویت مجلس عوام نایل شده بود. ظاهراً این همان «تال بت » است که پیرنیا در ...
-
نبوپلاسر
لغتنامه دهخدا
نبوپلاسر. [ ن َ پ ُ لاس ْ س َ ] (اِخ ) از پادشاهان بابل است . وی حاکم آسور بود و پس از مرگ «آسوربانی پال » (به سال 625 ق .م .) در بابل یاغی شد و سلسله ٔ «بابل و کلدانی » را تأسیس کرد و با «هووخ شتر» متحد گشت و به کمک وی با آسوری ها جنگید و بر آنان غ...
-
اپر
لغتنامه دهخدا
اپر.[ اُ پ ِ ] (اِخ ) ژول . شرق شناس و آسورشناس معروف فرانسوی ، متولد در هامبورگ . مؤلف رسالاتی در باب خط میخی . انجمن آسیائی پادشاهی لندن او را با سه تن دانشمند آسورشناس دیگر1857 م . بخواندن کتیبه های آسوری دعوت کرد. (1825 - 1905 م .)اپرا[ اَ ] (اِ...
-
ترمنی
لغتنامه دهخدا
ترمنی . [ ت َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برگشلو است که در بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه و 7 هزارگزی شمال راه ارابه رو امامزاده به ارومیه قرار دارد جلگه و معتدل است و 115 تن سکنه دارد که عده ای از آنها ارامنه و آسوری می باشند. آب آن از شهر چای و چشمه ...