کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسمانگونی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آسمانگونی
لغتنامه دهخدا
آسمانگونی . [ س ْ / س ِ ](حامص مرکب ) برنگ آسمان بودن . چون آسمان بودن . || (ص نسبی ) برنگ آسمان . آسمانجونی . لاجوردی .
-
جستوجو در متن
-
آسمانجونی
لغتنامه دهخدا
آسمانجونی . [ نی ی ] (معرب ، ص نسبی ) معرب آسمانگون یا آسمانگونه یا آسمانگونی . آبی . لاجوردی . کبود. سوسنی . || یاقوت کبود.
-
ازرق فام
لغتنامه دهخدا
ازرق فام . [ اَ رَ ] (ص مرکب ) برنگ ازرق . کبودرنگ . نیلگون . آسمانگونی . آسمانجونی : ساغر می بر کفم نه تا ز بربرکشم این دلق ازرق فام را.حافظ.
-
اصل السوسن الاَّسمانجونی
لغتنامه دهخدا
اصل السوسن الاَّسمانجونی . [ اَ لُس ْ سو س َ نِل ْ ] (ع اِ مرکب ) بیخ سوسن آسمانگونی . و آسمانجونی معرب آسمانگونه ای است . در تحفه و هم در فهرست مخزن نوشته اند ایرسا است . رجوع به ایرسا شود. و در اختیارات بدیعی چنین است : اصل السوسن آسمان جون ایرساست...
-
کبودی
لغتنامه دهخدا
کبودی . [ ک َ ] (حامص ) نیلگونی . آسمانگونی .(ناظم الاطباء). زرقة. (ترجمان القرآن ) : تا بود لعلی نعت گلنارچون کبودی صفت نیلوفر. فرخی .آسمان کو ز کبودی به کبوتر ماندبر در کعبه معلق زن و دروا بینند. خاقانی . - کبودی رنگ ؛ رنگ آسمان گونی . رنگ لاجوردی...
-
پیلغوش
لغتنامه دهخدا
پیلغوش . (اِ مرکب ) گلی است از جنس سوسن که آنرا سوسن آسمانگون خوانند و بر کنار او نقطه ٔ سیاه باشد و رخنه ٔ کوچک . (صحاح الفرس ). سوسن منقش ، یعنی آنکه بر کنار نقطه های سیاه دارد. سوسن آزاد. (فرهنگ اسدی ). سوسن آسمانگونی .گلی است چون سوسن آزاد آسمانگ...
-
سوسن
لغتنامه دهخدا
سوسن . [ سو س َ ] (اِ) گلی است معروف و آن چهار قسم می باشد: یکی سفید و آنرا سوسن آزاد میگویند، ده زبان دارد و دیگری کبود و آنرا سوسن ازرق می خوانند و دیگری زرد و آنرا سوسن ختایی می نامند و چهارم الوان میشود و آن زرد، سفید و کبود میباشد و آنرا سوسن آس...
-
یاقوت
لغتنامه دهخدا
یاقوت . (اِ) نام جوهری است مشهور و آن سرخ و کبود و زرد می باشد. گرم و خشک است در چهارم و قایم النار یعنی آتش او را ضایع نمی کند و با خود داشتن آن دفع علت طاعون کند. (برهان ) . بیرونی گوید حمزةبن الحسن اصفهانی آرد که اسم یاقوت به فارسی یاکند است . و ی...