کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آزادی خواه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آزادی طلب
لغتنامه دهخدا
آزادی طلب . [ طَ ل َ ] (نف مرکب ) آزادیخواه .
-
آزادی طلبی
لغتنامه دهخدا
آزادی طلبی . [ طَ ل َ ] (حامص مرکب ) چگونگی و صفت آزادی طلب . آزادیخواهی .
-
خط آزادی
لغتنامه دهخدا
خط آزادی . [ خ َطْ طِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قباله و چک که مولی در تحریر عبدی دهد. برات آزادی . (یادداشت بخط مؤلف ). مقابل خط غلامی . (آنندراج ) : گفت که از دست بند عشق تو جستم کم خط آزادی از عذاربرآمد. سوزنی .خط آزادی نگیری صائب از بی طاقتی تا ...
-
واژههای همآوا
-
آزادیخواه
لغتنامه دهخدا
آزادیخواه . [ خوا / خا ] (نف مرکب ) طرفدار حکومت آزاد. آزادی طلب .
-
جستوجو در متن
-
خواه
لغتنامه دهخدا
خواه . [ خوا / خا ] (نف مرخم ) خواهنده . طالب . آرزومند. (ناظم الاطباء). این کلمه اغلب بصورت ترکیب بکار میرود چون ترکیبات زیر:آبروخواه . آزادی خواه . آشتی خواه . آرزوخواه . انصاف خواه . باج خواه . بارخواه . باژخواه . بدخواه . تاج خواه . ترقی خواه . ت...
-
سردار اسعد
لغتنامه دهخدا
سردار اسعد. [ س َ رِ اَ ع َ ] (اِخ ) علی قلی خان پسر حسینقلیخان . یکی از سران آزادی خواه دردوره ٔ مشروطیت بوده است . رجوع به حسینقلیخان شود.
-
تانوچی
لغتنامه دهخدا
تانوچی . (اِخ ) (برناردو) حقوق دان و از اعضاء دولت ایتالیا (1698-1783 م .). وزیر باکفایت و آزادی خواه پادشاه ناپل «فردیناند» چهارم بود.
-
سان مارتن
لغتنامه دهخدا
سان مارتن . [ ت َ ] (اِخ ) ژوان ژوزه . ژنرال و مرد سیاسی آرژانتین . در سال 1778م . در یاپیو متولد و در سال 1850 در همانجا فوت کرده است . او مرد آزادی خواه شیلی و پرو است .
-
په په
لغتنامه دهخدا
په په . [ پ ِ پ ِ ] (اِخ ) (فلورستان ) سرتیپ ایتالیائی ، متولد در «سکیلاس » (1780 - 1851 م .). || برادرش ، گیوم وطن پرست و سرتیپ (1782 - 1855 م .). این دو برادر در حکومت آزادی خواه سال 1820 م . شرکت کردند.
-
امیرعارف
لغتنامه دهخدا
امیرعارف . [ اَ عا رِ ] (اِخ ) شهابی . (1307 - 1334 هَ .ق ./ 1890 - 1916 م .). نویسنده و خطیب و شاعر و آزادی خواه و روزنامه نویس بود. در جنگ جهانی اول در دمشق بنشر مقالاتی بر ضد دستگاه حاکمه پرداخت و محکوم باعدام شد و بقتل رسید. (از اعلام زرکلی ج 2 ص...
-
بساط
لغتنامه دهخدا
بساط. [ ب َ ] (اِخ ) توفیق بن احمد بساط متوفی (1334 هَ .ق . / 1926 م .) یکی از شهدای آزادی خواه عرب در دوران تسلط ترکان بود وی در صیدا متولد شدو در بیروت و اسلامبول تحصیل کرد و از اعضای انجمن ادبی اسلامبول و جمعیةالعربیة الفتاة (عربی جوان ) بود در جن...
-
اذن
لغتنامه دهخدا
اذن . [ اِ ] (ع مص ، اِمص ) دستوری . (منتهی الارب ). دستوری دادن . (زوزنی ). بار. اجازه . اجازت . رخصت :5 و پسرش را بدیوان آوردند و موقوف کردند تا مقرر گردد باذن اﷲ. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 324).بگفتا اذن خواهی چیست از من چه بهتر کور را از چشم روشن . ج...
-
منشویک
لغتنامه دهخدا
منشویک . [ م ِ ش ِ ] (روسی ، اِ) اقلیت . مقابل بلشویک ، اکثریت . (یادداشت مرحوم دهخدا). دومین کنگره ٔ حزب سوسیال دمکرات کارگران روسیه در تاریخ 17 ژوئیه ٔ سال 1903م . افتتاح گردید و در این مجمع عمومی بین انقلابیون که رهبری آنها را لنین داشت و عده ٔ دی...