کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آرمینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
درخش
لغتنامه دهخدا
درخش . [ دُ رُ ] (اِخ ) نام آتشکده ای است در شهر ارمینه ، و بانی آن آتشکده راس مجوسی بوده و آنرا رأس البغل گویند و درهم بغلی منسوب به اوست ، و گویند شهر ارمینه و شیرازرا نیز او بنا کرده است . (از برهان ). نام آتشکده ای است که در شهر ارمینه مردی پارس...
-
وان
لغتنامه دهخدا
وان . (اِخ ) نام شهری است در ترکیه ، واقع در فلات ارمنستان در ساحل شرقی دریاچه ٔ وان . (دائرة المعارف اسلامی از حاشیه ٔ برهان ). نام ولایتی از ملک آذربایجان . (جهانگیری ).نام شهری است از ولایت شروان . (برهان قاطع) (غیاث اللغات ). شهری است از اقلیم چه...
-
سست پی
لغتنامه دهخدا
سست پی . [ س ُ پ َ / پ ِ ] (ص مرکب ) آنکه آهسته راه میرود و کندرو و تنبل . (ناظم الاطباء) : سپه ماند از بردع و اردبیل وز ارمینه سست پی یک دو خیل . فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2708). || پست نژاد. پست تبار : من از تخمه ٔ بهمن و پشت کی چرا ترسم از رو...