کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آدامس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
عدامس
لغتنامه دهخدا
عدامس . [ ع ُ م ِ ] (ع ص ) گیاه خشک بسیار فراهم آمده به جائی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
نسوار
لغتنامه دهخدا
نسوار. [ ن ِس ْ ] (اِ) چیزی چون پان هندیان ، در خراسان معمول است ، از میخک و زرنیخ و امثال آن . (یادداشت مؤلف ). آن را چون آدامس و آب نبات در دهان نهند.
-
پیتس فیلد
لغتنامه دهخدا
پیتس فیلد. (اِخ ) نام قصبه ای در جمهوری ماساچوست از جماهیرمتحده ٔ آمریکای شمالی ، در 176 هزارگزی شمال غربی بوستون و کنار نهر هوساتونیک علیا دارای کارخانجات متعدد، منسوجات پشمی ، ابریشمی و نخی . چندین دریاچه بر گرد آن دیده شود که سرریز آب آنها داخل نه...
-
هاروارد
لغتنامه دهخدا
هاروارد. [ هارْ ] (اِخ ) دانشگاه هاروارد از قدیم ترین بنگاههای فرهنگی امریکاست که در کیمبریج در ایالت ماساچوست واقع است . و در بستن و چند جای دیگر نیز دانشگاههایی مانند آن وجود دارد. در سال 1636 م . دادگاه یکی از تحت الحمایه ها برای ایجاد یک کالج چها...
-
الماس
لغتنامه دهخدا
الماس . [ اَ ] (معرب ، اِ) (از یونانی آدامس ) گوهری است مشهور که جز به ارزیزنشکند و آنچه بسبب سختی سفته نشود از الماس سفته گردد. (هفت قلزم ) (از شرفنامه ٔ منیری ). طبع وی سرد و خشک بدرجه ٔ چهارم ، و چون در دهانش گیرند دندان بشکند.(شرفنامه ٔ منیری ). ...