کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبشن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آبشن
لغتنامه دهخدا
آبشن . [ ب ِ ش َ ] (اِ) در بعض فرهنگهاپیراهنی که بر داماد پوشند آمده است .
-
آبشن
لغتنامه دهخدا
آبشن . [ ش َ ] (اِ) سعتر. آویشن .
-
جستوجو در متن
-
شن
لغتنامه دهخدا
شن . [ ش َ ] (پسوند) در برخی از کلمات مثل این است که معنی جای میدهد: گلشن ، جوشن ،«گوشن »، روشن ، اشن ، پشن ، اوشن ، آبشن ، دوشن ، در گلشن و تبشن (به معنی آب گرم معدنی ). (یادداشت مؤلف ).
-
یوشن
لغتنامه دهخدا
یوشن . [ی َ / یُو ش َ ] (اِ) آبشن . آفشن . اوشن . آویشن . زعتر. سعتر. صعتر. اوریغانس . (یادداشت مؤلف ). || تعبیری در تداول خانگی خاصه زنان ، در مقام طنز ناآراستگی گیسو و زلف : یوشن هایت را عقب بزن ؛ یعنی گیسوی افشانده بر رخ و درهم خود را از رخسار به...