کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آبان
لغتنامه دهخدا
آبان . (اِخ ) نام فرشته ٔ موکل بر آب و تدبیر امور و مصالحی که در ماه آبان و روز آبان واقع شود. || (اِ) ماه هشتم از سال شمسی مطابق برج عقرب و تشرین اول یعنی ماه دوم خزان میان مهر و آذر و آن را آبانماه و اَبان نیز گویند : ز میغ و نزم که بد، روز روشن از...
-
واژههای مشابه
-
ابان
لغتنامه دهخدا
ابان . [ اَ ] (اِ) آبان . آبانماه . ماه هشتم سال شمسی فارسی مطابق عقرب عربی و تشرین اول سریانی . و آن ماه دوم خزانست . اقطمبریوس رومی از دهم مهر تا دهم آبان باشد : پس از شهریور و مهر و ابان و آذر و دی دان که بر بهمن جز اسفندارمذ ماهی نیفزاید.ابونصر ف...
-
ابان
لغتنامه دهخدا
ابان . [ اَ ] (اِخ ) نام دو کوه است ؛ ابان ابیض در مشرق حاجز و ابان اسود از بنی فزاره باشد و آن دو را ابانان گویند.
-
ابان
لغتنامه دهخدا
ابان . [ اَ ] (اِخ ) نام شهری بوده است به کرمان از ناحیه ٔ روذان .
-
ابان
لغتنامه دهخدا
ابان . [ اِب ْ با ] (ع اِ) هنگام . گاه . وقت . حین . اوان . || اول هر چیز. ج ، ابابین .
-
ابان لاحق
لغتنامه دهخدا
ابان لاحق . [ اَ ن ِ ح ِ ] (اِخ ) یا اَبان ِ لاحقی . رجوع به ابان بن عبدالحمید، و رجوع به ابان بن اللاحق شود.
-
دیر ابان
لغتنامه دهخدا
دیر ابان . [ دَ رِ اَ ] (اِخ ) ازقرای غوطه ٔ دمشق نزدیک قرحتا. (از معجم البلدان ).
-
ام ابان
لغتنامه دهخدا
ام ابان . [ اُم ْ م ُ اَ ] (اِخ ) زنی از صحابیات بود. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1031 شود.
-
ام ابان
لغتنامه دهخدا
ام ابان . [ اُم ْ م ُ اَ ] (اِخ ) زینب تیمیمه مکناة به ام ابان . از زنان شاعر عرب و در فصاحت معروف بوده است .از اشعار معروف او قصیده ای است در مرثیه ٔ پسر خود که بدست ابن دمیسیه کشته شده بود. از آن قصیده است :باهلی و مالی بل بجل عشیرتی قتیل بنی تیم ب...
-
ام ابان
لغتنامه دهخدا
ام ابان . [اُم ْ م ُ اَ] یکی از دختران عثمان بن عفان خلیفه ٔ سوم بود. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1031).
-
ابان بن ابی عیاش
لغتنامه دهخدا
ابان بن ابی عیاش . [ اَ ن ِ ن ِ اَ ع َی ْ یا ] (اِخ ) آنگاه که حجاج قصد قتل سلیم بن قیس هلالی کرد او به ابان پناه برد و هنگام مرگ کتاب مشهور به کتاب سلیم بن قیس را بدو سپرد و ابان از سلیم آن کتاب را روایت کرد. و این اولین کتاب اهل تشیع است . (از ابن ...
-
ابان بن اللاحق
لغتنامه دهخدا
ابان بن اللاحق . [ اَن ِ نِل ْ لا ح ِ ] (اِخ ) یا اللاحقی . رجوع به ابان بن عبدالحمیدبن لاحق بن عفیر و ابوعبدالحمید و حمدان بن ابان بن عبدالحمید و لاحق بن عبدالحمید و عبدالحمید انظر (کذا) و عبدالحمیدبن عبدالحمید شود. (از ابن الندیم ).
-
ابان بن تغلب
لغتنامه دهخدا
ابان بن تغلب . [ اَ ن ِ ن ِ ت َ ل ِ ] (اِخ ) از فقها و رجال حدیث و او شیعی و صدوق بوده و نسبت به شیخین اطاله ٔ لسان نکرده تنها برجحان امیرالمؤمنین علیه السلام بر آن دو قائل بوده . او راست : کتاب معانی القرآن و کتاب القرأات .
-
ابان بن حاتم
لغتنامه دهخدا
ابان بن حاتم . [ اَ ن ِ ن ِ ت ِ ] (اِخ ) نام یکی از روات است .