کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یکه و تنها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تفرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tafarrod ۱. تنها شدن.۲. یگانه شدن.۳. یکه و تنها بودن.
-
تنها
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) tanhā ۱. تک؛ یگانه؛ یکه.۲. کسی که همدم و همصحبت نداشته باشد.
-
مفرد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mofrad ۱. [مقابلِ جمع] (ادبی) در دستور زبان، ویژگی اسمی که تنها بر یک مصداق دلالت کند.۲. [قدیمی] یکه؛ تنها؛ جدا.۳. [قدیمی] یگانه، فرد، و ممتاز در دلاوری.