کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یافتۀ پراکنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
یافته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت مفعولی از یافتن) yāfte ۱. دستاورد: یافتههای پزشکی.۲. (اسم) [قدیمی] قبض رسید.۳. [قدیمی] پیداشده؛ بهدستآمده.
-
دست یافته
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] dastyāfte مسلط؛ چیره؛ پیروز.
-
پرورش یافته
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) parvarešyāfte تربیتیافته؛ تربیتشده.
-
جستوجو در متن
-
شایع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: شائع] šāye' ۱. ویژگی آنچه در افواه مردم پراکنده و منتشر شود.۲. گسترشیافته؛ پراکنده؛ منتشرشونده: بیماری شایع.۳. مورد قبول همه؛ رایج.۴. [قدیمی] ویژگی آنچه همه را دربر گیرد؛ فراگیر.۵. [قدیمی] مشهور.