کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یابو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یابو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) yābu ۱. (زیستشناسی) اسبی که از نژاد اصیل نباشد.۲. (صفت) (زیستشناسی) اسب باری؛ اسب بارکش.۳. [عامیانه، مجاز] بیادب؛ بیشعور.
-
جستوجو در متن
-
تاتو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tātu اسب کوتوله و پُریالودم و تندرو؛ یابو.
-
کودن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: کوادن] ko[w]dan ۱. کندفهم؛ کمعقل؛ احمق.۲. [قدیمی، مجاز] تنبل.۳. [قدیمی] یابو.۴. [قدیمی] اسب کندرو.۵. [قدیمی] فیل.