کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گیجگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گیجگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) gijgāh فرورفتگی کوچک در دو طرف پیشانی بین چشم و گوش؛ شقیقه.
-
جستوجو در متن
-
شقیقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شقیقَة، جمع: شَقائِق] šaqiqe ۱. (زیستشناسی) گیجگاه؛ کنار پیشانی.۲. (طب قدیم) درد نصف سر.۳. [قدیمی] خواهر.
-
نبض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی] (زیستشناسی) nabz ۱. جنبش رگ در انسان و حیوان.۲. حرکت قلب؛ ضربان قلب.۳. اثر خارجی کار سرخرگها که فقط در جایی از بدن احساس میشود که سرخرگ در زیر پوست و روی استخوان قرارگرفته باشد، مانند مچ دست و گیجگاه.