کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گیتینوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گیتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: gētēh] giti جهان؛ دنیا؛ روزگار.
-
نوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nuš ۱. [مقابلِ نیش] هرچیز مطبوع و خوشایند.۲. (شبهجمله) گوارا باد؛ نوش جان باد.۳. [قدیمی] عسل؛ شهد؛ انگبین.۴. [قدیمی] پادزهر؛ تریاق.۵. [قدیمی] شراب؛ باده.۶. [قدیمی] نوعی نقل و شیرینی که برای مزۀ شراب میخورند.۷. (اسم مصدر) [قدیمی] زندگی؛ حیات؛ ...
-
نوش
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ نوشیدن) nuš ۱. = نوشیدن۲. نوشنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): بادهنوش.۳. (اسم) [قدیمی] هرچیز نوشیدنی.
-
گیتی آرا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹گیتیآرای› [قدیمی] giti[']ārā آرایندۀ گیتی؛ جهانآرا؛ عالمآرا.
-
گیتی آفرین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] giti[']āfarin آفرینندۀ جهان؛ خالق عالم.
-
گیتی بان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitibān ۱. نگهبان گیتی.۲. [مجاز] پادشاه.
-
گیتی پرور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitiparvar ۱. آنکه جهان را نظموپرورش دهد.۲. [مجاز] آفتاب.
-
گیتی پژوه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitipažuh پژوهندۀ گیتی؛ جهانجو؛ دنیاطلب.
-
گیتی پسند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitipasand دنیاپسند.
-
گیتی پناه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitipanāh ۱. پناهدهندۀ جهان.۲. [مجاز] پادشاه.
-
گیتی خدا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹گیتیخدای› [قدیمی] gitixodā ۱. خداوند گیتی؛ پروردگار.۲. [مجاز] پادشاه.
-
گیتی خدیو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] gitixadiv پادشاه جهان.
-
گیتی خرام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitixo(a,e)rām = جهانگرد
-
گیتی خور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] gitixor آنکه از همۀ نعمتهای جهان بهرهور شود.
-
گیتی داور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitidāvar کسی که بر همۀ جهان داوری کند.