کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گُنگ و خفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] gang مرد قویجثه.
-
گنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gang ۱. خمیده؛ کج.۲. دارای پشت خمیده؛ قوز.
-
گنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: gung] gong ۱. کسی که اصلاً نتواند حرف بزند؛ بیزبان.۲. [مجاز] مبهم؛ نامفهوم.
-
گنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] gong لولۀ سفالی که برای عبور آب در زیر زمین کار میگذاشتند؛ تنبوشه.