کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گَزک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گزک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] gazak چیزی که شرابخواران با آن تغییر ذائقه میدهند؛ مزه.
-
گزک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) gazak فرصت و موقع مناسب برای کاری.
-
گزک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] gazak ۱. سرما.۲. تشنج.
-
گزک زده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gazakzade سرمازده؛ سیمکشیده.
-
واژههای همآوا
-
گزک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] gazak چیزی که شرابخواران با آن تغییر ذائقه میدهند؛ مزه.
-
گزک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) gazak فرصت و موقع مناسب برای کاری.
-
گزک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] gazak ۱. سرما.۲. تشنج.