کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوگرد سرخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کبریت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از اکدی] kebrit ۱. [مجاز] چوبی که سر آن گوگرد دارد و با کشیدن به چیز دیگر مشتعل میشود.۲. [قدیمی] زر سرخ.۳. [قدیمی] یاقوت.۴. (شیمی) [قدیمی] گوگرد.〈 کبریت احمر: [قدیمی]۱. گوگرد سرخ.۲. [مجاز] هرچیز کمیاب و نادر.
-
زرنیخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زرنی› (زمینشناسی) zarnix جسم معدنی مرکب از گوگرد و ارسنیک به رنگ سرخ، زرد، یا سفید که در طب و صنعت به کار میرود.
-
آب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āp] ‹آو، او› 'āb ۱. (شیمی) مادهای مایع، بیطعم، بیبو، و مرکب از اکسیژن و هیدروژن با فرمول شیمیایی H۲O که در طبیعت به مقدار زیاد موجود است و سه ربع روی زمین را فراگرفته. در صد درجۀ سانتیگراد جوش میآید و در صفر درجۀ سانتیگراد من...