کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوهردار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گوهردار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹گهردار› [قدیمی] go[w]hardār ۱. دارای گوهر.۲. [مجاز] دارای نژاد نیک؛ اصیل.
-
جستوجو در متن
-
گوهری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به گوهر) [قدیمی] go[w]hari ۱. گوهردار.۲. [مجاز] اصیل؛ پاکنژاد.۳. آراسته به گوهر؛ جواهرنشان.۴. گوهرفروش؛ جواهرفروش.