کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گواتر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گواتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: goitre] (پزشکی) guvātr عارضۀ بزرگ شدن بیش از حد غدۀ تیروئید که به دلیل کمبود ید در غذا، کمکاری یا پرکاری این غده، التهاب، و عفونت آن بهوجود میآید و نشانۀ آن برجستگی غیرطبیعی در زیر گلوی بیمار است؛ جخش.
-
جستوجو در متن
-
غمباد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] ‹غمباده› (پزشکی) [مجاز] qambād = گواتر
-
اغره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) [قدیمی] 'oqre ورمی که در گردن انسان پیدا شود؛ گواتْر.
-
جخش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چخش، جخج› (پزشکی) [قدیمی] jaxš = گواتر: ◻︎ از گردن او جخش درآویخته گویی / خیکیست پُر از باد درآویخته از بار (لبیبی: شاعران بیدیوان: ۴۸۱).