کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گنجینه سنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گنجینه سنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] ganjinesanj ۱. آنکه گنج را بسنجد و ارزش آن را معین کند.۲. (اسم) ترازویی که با آن گنج را وزن کنند: ◻︎ که چندین ترازوی گنجینهسنج / به یک جای چندان ندیدهست گنج (نظامی۶: ۱۰۵۳).
-
واژههای مشابه
-
گنجینه دار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] ganjinedār گنجدار؛ خزانهدار؛ نگهبان گنج.