کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلگیتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گیتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: gētēh] giti جهان؛ دنیا؛ روزگار.
-
گل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] gal گلو؛ گردن.
-
گل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: gil] gel ۱. خاک مخلوط با آب.۲. خاک قبر.۳. [قدیمی] خاک.۴. [قدیمی، مجاز] ذات؛ سرشت.〈 گل سفید: نوعی سنگ آهک به رنگ سفید که گاهی بهواسطۀ وجود مواد خارجی به رنگ زرد یا سبز یا خاکستری است و هرگاه آن را در کوره حرارت بدهند و بعد بگذ...
-
گل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: gul] gol ۱. (زیستشناسی) اندام تولیدمثل گیاهان نهاندانه که پس از مدتی بهجای آن میوه بهوجود میآید و شامل کاسبرگ، گلبرگ، پرچم، و مادگی است: گل سیب، گل بادام.۲. (زیستشناسی) هریک از گیاهان بوتهای یا درختچهای کوچک با قسمتی شبیه اندام ...
-
گل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: goal] (ورزش) gol ۱. وارد شدن توپ به دروازۀ حریف یا در حلقۀ بسکتبال.۲. دروازه.
-
گیتی آرا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹گیتیآرای› [قدیمی] giti[']ārā آرایندۀ گیتی؛ جهانآرا؛ عالمآرا.
-
گیتی آفرین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] giti[']āfarin آفرینندۀ جهان؛ خالق عالم.
-
گیتی بان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitibān ۱. نگهبان گیتی.۲. [مجاز] پادشاه.
-
گیتی پرور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitiparvar ۱. آنکه جهان را نظموپرورش دهد.۲. [مجاز] آفتاب.
-
گیتی پژوه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitipažuh پژوهندۀ گیتی؛ جهانجو؛ دنیاطلب.
-
گیتی پسند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitipasand دنیاپسند.
-
گیتی پناه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitipanāh ۱. پناهدهندۀ جهان.۲. [مجاز] پادشاه.
-
گیتی خدا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹گیتیخدای› [قدیمی] gitixodā ۱. خداوند گیتی؛ پروردگار.۲. [مجاز] پادشاه.
-
گیتی خدیو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] gitixadiv پادشاه جهان.
-
گیتی خرام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitixo(a,e)rām = جهانگرد