کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلبول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلبول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: globule] ‹گلوبول› (زیستشناسی) gol[o]bul سلولهای تشکیلدهندۀ خون که به دو گونۀ سفید و قرمز تقسیم میشوند؛ گویچه.
-
جستوجو در متن
-
گویچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) guyče = گلبول
-
همولیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: hémolyse] (پزشکی) hemoliz جدا شدن هموگلوبین از گلبول سرخ.
-
لنفوسیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: lymphocyte] ‹لمفوسیت› (زیستشناسی) lanfosit نوعی گلبول سفید که در غدههای لنفاوی، طحال، و لوزهها ساخته میشود.
-
بیگانه خوار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) (پزشکی) bigānexār سلولهایی مانند گلبولهای سفید که سلول بیگانه را میبلعند؛ فاگوسیت.
-
آنتی توکسین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: antitoxine] (پزشکی) 'āntitoksin مادهای که گلبولهای سفید برای دفاع از بدن در مقابل سموم و میکروبها ترشح میکند؛ ضد سم؛ ضد زهر؛ پادزهر.
-
کم خونی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (پزشکی) kamxuni بیماری ناشی از کم شدن گلبولهای قرمز خون که با عوارضی مانند رنگپریدگی، سردرد، و اختلال دستگاه گوارش همراه است.
-
لوسمی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: leucémie] (پزشکی) lo(u)semi بیماری خونی که باعث افزایش غیرطبیعی تعداد گلبولهای سفید در خون و مغز استخوان میشود؛ سرطان خون.
-
طحال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) tahāl غدهای در طرف چپ شکم در زیر حجاب حاجز که عمل آن ذخیره کردن گلبولهای قرمز و دفاع از بدن در برابر هجوم بیماریهاست.
-
هموگلوبین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: hémoglobine] (زیستشناسی) hemog[o]lobin مادۀ سرخرنگ گلبولهای قرمز خون که دارای آهن است واکسیژن را از ششها به سلولهای بدن میرساند.
-
لنف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: lymphe] ‹لمف› (زیستشناسی) lanf ۱. مایع بیرنگ یا اندکی زرد متشکل از پلاسما و گلبولهای سفید که ازدیوارۀ مویرگها به بیرون تراویده، در رگهای لنفاوی جریان مییابد و مواد را بین خون و سلولهای بدن جابجا میکند.۲. شیرهای آبکی که در نبا...
-
چرک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) čerk ۱. مادۀ سفیدرنگی که از دمل و زخم بیرون میآید و مرکب از مایع سلولهای مرده، باکتریها، و گلبولهای سفید است؛ ریم.۲. مادۀ چرب و تیرهرنگی که به سبب نشستن بدن یا لباس بر روی پوست یا لباس پیدا میشود؛ شوخ؛ شوغ.
-
پلاسما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: plasma] (زیستشناسی) pelāsmā مایع شفاف خون و لنف که شامل ۹۰ درصد آب و ۶ تا ۸ درصد پروتئین، املاح معدنی، عوامل انعقادی، آنتیکورها، و هورمونها است و گلبولهای قرمز و سفید در آن شناور هستند.
-
گروه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: grōh] ‹گره، گروهه، گروزه› goruh ۱. جماعت.۲. جمعی از مردم.۳. دستهای از حیوانات.〈 گروه خونی: (پزشکی) نوع خون انسان یا برخی پستانداران که بر اساس وجود یا عدم آنتیژنهای خاص، بر سطح گلبولهای قرمز تقسیم بندی میشود، و شامل گروههای ...