کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گشنیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گشنیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: gišnič] ‹گشنیج، کشنیز› (زیستشناسی) gešniz گیاهی یکساله با گلهای سفید چتری و دانههای خوشبو که خام و پختۀ آن خورده میشود.
-
جستوجو در متن
-
کشنیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] ka(e)šniz = گشنیز
-
خاج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ارمنی] xāj ۱. چلیپا؛ صلیب.۲. (زیستشناسی) گشنیز.۳. در ورقبازی، گشنیز.
-
جلجلان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] joljolān ۱. گشنیز.۲. تخم گشنیز.۳. دانۀ کنجد.۴. دانۀ چیزی.
-
تالکی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تالگی› (زیستشناسی) tālki گشنیز کوهی.
-
دالار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دالارترشی› dālār نوعی ترشی که با گشنیز ساییده و سرکه درست میکنند.
-
کبسون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ‹کفسون› (زیستشناسی) kabsun گیاهی شبیه گشنیز با برگهای تند و تلخ و دانههای ریز و گرد.
-
کبیکه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کبیکج› (زیستشناسی) [قدیمی] kabike گیاهی شبیه گشنیز با برگهای پهن مایل به سفید، گلهای زرد، و ساقۀ بلند که معمولاً در کنار آبهای جاری میروید.
-
چهارلکات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ča(ā)hārlakāt در قمار، چهار ورق با دهخال که عبارت است از دهخال خاج (گشنیز)، دهخال خشت، دهخال پیک (گلابی سیاه)، و دهخال دِل (گلابی قرمز).
-
سبزی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، اسم) sabzi ۱. گیاهی که خام یا پختۀ آن خورده شود، مانند تره، جعفری، گشنیز، اسفناج، نعناع، ترخون، ریحان؛ سبزیخوردن؛ سبزی خوردنی.۲. (اسم) گیاه و سبزه: ◻︎ برینگونه تا هفت سال از جهان / ندیدند سبزی کهان و مهان (فردوسی: ۷/۱۷)، ◻︎ به سبزی کجا ت...