کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گسترش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گسترش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) gostareš ۱. گستردگی؛ پهنشدگی.۲. (اسم) [قدیمی] فرش و هرچیز گستردنی.
-
جستوجو در متن
-
دادگستر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) dādgostar آنکه عدلوداد را میان مردم گسترش دهد؛ دادگسترنده؛ دادگر؛ عادل.
-
سخن گستر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [قدیمی، مجاز] soxangostar ۱. آنکه سخن را شرحوبسط دهد؛ کسی که مطلب و موضوعی را تفسیر کند.۲. کسی که ادبیات و زبان یک قوم را گسترش دهد.
-
شایع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: شائع] šāye' ۱. ویژگی آنچه در افواه مردم پراکنده و منتشر شود.۲. گسترشیافته؛ پراکنده؛ منتشرشونده: بیماری شایع.۳. مورد قبول همه؛ رایج.۴. [قدیمی] ویژگی آنچه همه را دربر گیرد؛ فراگیر.۵. [قدیمی] مشهور.