کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گسترانیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گسترانیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) gostarānide پهنکرده.
-
جستوجو در متن
-
بوقلمون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] ‹ابوقلمون› buqalamun ۱. (زیستشناسی) پرندهای از خانوادۀ ماکیان با پرهای سیاهرنگ و سروگردن بیپر که قدرت پرواز ندارد؛ پیلمرغ.۲. (زیستشناسی) آفتابپرست؛ حربا.۳. [مجاز] هر چیز رنگارنگ یا رنگبهرنگشونده: ◻︎ باد در سایه...