کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گریه در گلو داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گریه آلود
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹گریهآلوده› gerye[']ālud اشکآلود.
-
گریه آور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) gerye[']āvar آنچه باعث اشک ریختن شود؛ اشکآور؛ گریهآورنده.
-
گریه گر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] geryegar گریان؛ گریهکننده.
-
گریه مند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] geryemand گریان؛ اشکریز.
-
گریه ناک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] geryenāk ۱. گرینده.۲. گریان.
-
جستوجو در متن
-
هق هق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت، اسم) ‹هاقهاق، هکهک› [عامیانه] heqheq صدای گریه که در گلو افتد.
-
هکهک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹هکه، هکچه، هکک› [قدیمی] hokhok, hakhak ۱. سکسکه.۲. صدای گریه که در گلو افتد.
-
غرنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹غرن› [قدیمی] qarang ۱. صدای گریه و ناله: ◻︎ مرا گریستن اندر غم تو آیین گشت / چنانکه هیچ نیاسایم از غریو و غرنگ (فرخی: ۴۵۳).۲. نوحه.۳. صدایی که هنگام گریستن در گلو میپیچد: ◻︎ به خروش اندرش گرفته غریو / به گلو اندرش بمانده غرنگ (منجیک: شاعران ...
-
غرغره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: غَرغَرَة] ‹غراره› qerqere ۱. گرداندن آب یا مایع دیگر در دهان و گلو برای شستشوی آن.۲. (اسم) (پزشکی) [مجاز] محلولی که برای شستشوی دهان و گلو به کار برود.〈 غرغره کردن: (مصدر لازم، مصدر متعدی)۱. گرداندن آب یا مایع دیگر در دهان و گ...
-
بوغمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹بوقمه› (طب قدیم) buqme ۱. برآمدگی در عضو بدن.۲. غده که در گردن یا زیر گلو پیدا شود.
-
هلهله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت، اسم) halhale, helhele ۱. صداهای درهم و هیاهوی مردم در جشن و شادمانی.۲. [قدیمی] صدا را در گلو گرداندن.
-
بلع
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ بلعیدن) [عربی] bal' ۱. = بلعیدن۲. (اسم مصدر) فروبردن غذا در گلو.
-
خروسک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) xorusak بیماری التهاب گلو که بیشتر در کودکان شیوع دارد و باعث سرفه و تغییر صدا میشود؛ لارنژیت.
-
غراره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [مٲخوذ از عربی: غَرغَرَة] [قدیمی] qarāre عمل گرداندن آب در دهان برای پاک شدن دهان و گلو؛ غرغره.