کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گروهدرمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گروه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: grōh] ‹گره، گروهه، گروزه› goruh ۱. جماعت.۲. جمعی از مردم.۳. دستهای از حیوانات.〈 گروه خونی: (پزشکی) نوع خون انسان یا برخی پستانداران که بر اساس وجود یا عدم آنتیژنهای خاص، بر سطح گلبولهای قرمز تقسیم بندی میشود، و شامل گروههای ...
-
آب درمانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (پزشکی) 'ābdarmāni علم استفاده از آب مخصوصاً آبهای معدنی برای معالجۀ بعضی از بیماریها؛ هیدروتراپی.
-
روان درمانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (پزشکی) ravāndarmāni معالجۀ بیماریهای روانی و روحی؛ معالجۀ آشفتگیهای روانی از طریق روانکاوی، تلقین، اطمینان بخشیدن به بیمار، یا با روشهای فیزیکی، مانند الکتروشوک؛ پسیکوتراپی.
-
هم گروه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹همگروهه› hamgoruh دو یا چند تن که از یک گروه و دسته باشند.